کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز سبزه گرد لب جوی خط تازه دمید

    به تازگی خط آیندگان باغ رسید

    کشید سبزه به زنگار خورده سوزن خویش

    به هر دلی که ز دی خارهای غصه خلید

    ز بس که فیض عطا ریخت بر چمن باران

    ز بار منت او گردن بنفشه خمید

    چراست گرد لب غنچه گشته غرقه به خون

    اگر نه صبح به دندان شبنمش نگزید

    ز لاله شد همه صحرا پر از پیاله لعل

    خوشا کسی که می عیش ازان پیاله کشید

    چو سنگ حادثه بسیار شد ز ژاله به باغ

    گل از توهم آن در شکاف غنچه خزید

    چو خون گشاد ز رگ ارغوان به نشتر برق

    هزار قطره برون آمد و یکی نچکید

    ز نوک خامه جامی هزار گل بشکفت

    به سوی او چو نسیم قبول شاه وزید

    کسی که نکته رنگین ز دفترش ننوشت

    گلی ز باغ معانی به دست خویش نچید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha