کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیش تو جا نمی توانم کرد

    وز تو خو وا نمی توانم کرد

    می توانم ز خویش قطع امید

    وز تو قطعا نمی توانم کرد

    بی تو گفتم که صبر پیشه کنم

    گفتم اما نمی توانم کرد

    خود کرم کن به بوسه موعود

    که تقاضا نمی توانم کرد

    سوختم ز آتش نهان و هنوز

    آشکارا نمی توانم کرد

    سرو خواندم قد تو را وز شوم

    سر به بالا نمی توانم کرد

    جامی از من شکیب و صبر مجوی

    که من اینها نمی توانم کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha