کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بگذشت یار و سوی اسیران نظر نکرد

    کردیم ناله در دل سختش اثر نکرد

    خاک رهش شدیم که بوسیم پای او

    از سرکشی و ناز بر آنجا گذر نکرد

    ما را چه سود اشک چو سیم و رخ چو زر

    چون هرگز التفات بدین سیم و زر نکرد

    تا در رخش نظر نکنم هرگزم ندید

    جایی که روی خویش به سوی دگر نکرد

    بر خاک ره نشان کف پای نازکش

    روشندلی ندید که کحل بصر نکرد

    می خواست تن که همره جان از پیش رود

    جان خود چنان برفت که تن را خبر نکرد

    شد خاک بر درش سر جامی ولی هنوز

    سودای پای بوس وی از سر بدر نکرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha