کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آمد خزان عمر و مرا گونه زرد کرد

    بر خاطرم هوای گل و سبزه سرد کرد

    آسودگی به خواب ندید آن که تکیه گاه

    از گرد بالش فلک تیز گرد کرد

    غره مشو که خواجه به نیکی ستایدت

    بدمردی زمانه تو را نیک مرد کرد

    فرد است یار و میل دلش هست سوی فرد

    خوش آن که خاطر از همه اغیار فرد کرد

    زان آفتاب بهره جز آن گرمرو نیافت

    کو بارگی ز همت گردون نورد کرد

    گر کرد خون دلم چو زبان از سخن ببست

    با او که را مجال سخن هر چه کرد کرد

    جامی چو نیست معنی رنگین حسود را

    تذهیب شعر خود به زر و لاجورد کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha