جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۲۸۶: آمد خزان عمر و مرا گونه زرد کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آمد خزان عمر و مرا گونه زرد کرد بر خاطرم هوای گل و سبزه سرد کرد آسودگی به خواب ندید آن که تکیه گاه از گرد بالش فلک تیز گرد کرد غره مشو که خواجه به نیکی ستایدت بدمردی زمانه تو را نیک مرد کرد فرد است یار و میل دلش هست سوی فرد خوش آن که خاطر از همه اغیار فرد کرد زان آفتاب بهره جز آن گرمرو نیافت کو بارگی ز همت گردون نورد کرد گر کرد خون دلم چو زبان از سخن ببست با او که را مجال سخن هر چه کرد کرد جامی چو نیست معنی رنگین حسود را تذهیب شعر خود به زر و لاجورد کرد جامی هروی