به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ما امید از دوست ببریدیم و رفت
هجر را بر وصل بگزیدیم و رفت
داغ بی یاری و درد بیدلی
آن همه بر خود پسندیدیم و رفت
شب همه شب گه به پهلو گه به سر
گرد کوی دوست گردیدیم و رفت
دستبوس دوست بر نامد ز دست
پاسبان را پای بوسیدیم و رفت
چون ندیدم آب روی خویش را
روی خود بر خاک مالیدیم و رفت
دولت دیدار چون روزی نشد
آن در و دیوار را دیدیم و رفت
شد گریبانگیر جامی درد عشق
دامن از وی نیز درچیدیم و رفت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.