به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
درمانده ای به حکم قضا از بلا گریخت
زد طعنه جاهلی که فلان از قضا گریخت
چون از قضا گریز تواند کسی که بود
دست قضا عنان کش او هر کجا گریخت
بس اهل معرفت که ز بیگانه آفتی
احساس کرد و در کنف آشنا گریخت
گر نیست از سبب به سبب التجا روا
خیر بشر ز مکه به یثرب چرا گریخت
اسباب چون مظاهر فعل مسبب اند
هر کس گریخت هم ز خدا در خدا گریخت
ای پیر می فروش که رو در در تو کرد
هر کس که از کدورت خود در صفا گریخت
جامی گریخت در تو ز عجب و ریای خویش
زان عجب هم که در تو ز عجب و ریا گریخت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.