کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شاهد بستان که چشمش نرگس و رویش گل است

    سایه بر برگ گل او کرده شاخ سنبل است

    مجمر فیروزه دان هر غنچه را کز گل در آن

    آتشی افروخته از بهر داغ بلبل است

    کوه و صحرا بس که می خوردند از جام سحاب

    لاله ها بر رویشان افتاده زان می گل گل است

    بس که از سبزه زمینها سبز شد هر پشته را

    چوک کرده بختیی دان کز سقرلاطش جل است

    طره شمشاد کش بسته گره دست صبا

    آمده بر سر ز خوبان چمن چون کاکل است

    تا کند بلبل به بزم گل مکرر قول خویش

    از صراحی آن نه قلقل بلکه تکرار قل است

    بر سماع شعر جامی بس که در وجدند و حال

    در چمن افتاده از غوغای مرغان غلغل است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha