به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
لبت قوت جان از شکرخنده ساخت
به یک خنده صد کشته را زنده ساخت
دل پاره پاره مرا جمع بود
در آن زلف بادش پراکنده ساخت
چه روی خلاصی بود بنده را
که عشق تو صد شاه را بنده ساخت
ز یک تار مویت که تا پا رسید
پی ما توان عمر پاینده ساخت
برازنده نبود قبای بقا
جز آن زنده دل را که با ژنده ساخت
نبودم به یک بوسه شرمنده ات
به خوابم لبت دوش شرمنده ساخت
لبت دید جامی که بخشید جان
بلی مست را باده بخشنده ساخت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.