کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وه که باز از کف من دامن مقصود برفت

    یار دیر آمده از پیش نظر زود برفت

    تن که آزرده تیغ ستمش بود بماند

    جان که آویزه بند کمرش بود برفت

    وعده می کرد که دیگر نروم راه فراق

    تا چه کردم که نه بر موجب موعود برفت

    دل که از خون رخم اندود برو گو که خوشم

    که به بازار غم آن قلب زراندود برفت

    بود خوشنودیش آن کز غم او جان بدهم

    لله الحمد کزین غمزده خوشنود برفت

    خبر فرقت او داد و شد آواره رقیب

    زد به ویرانه ما آتش و چون دود برفت

    جگری شد رخ جامی که ز غم کاهی بود

    بس کش از دیده سرشک جگرآلود برفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha