به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
باز در بزم غمت نعره نوشانوش است
عقل حیران و خرد واله و جان مدهوش است
نرسد خسته دلان را ز تو جز نیش ستم
گر چه جام لب لعل تو لبالب نوش است
اشک گرمم ز تف خون دل آید در چشم
بس که در آتش شوق تو دلم در جوش است
کسوت خواجگی و خلعت شاهی چه کند
هر که را غاشیه بندگیت بر دوش است
بر سر بستر اندوه دهم جان آخر
چون مرا شاهد مقصود نه در آغوش است
می گذشتی و به خود زمزمه ای می کردی
عمرها شد که مرا لذت آن در گوش است
قصه عشق تو جامی ز کسان چون پوشد
چهره گویاست اگر چند زبان خاموش است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.