کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای مه خرگه نشین از رخ برافکن پرده ا

    شاد کن آخر گهی دلهای غم پرورده را

    گر به گورستان مشتاقان سواره بگذری

    جان دمد در تن صدای سم اسبت مرده را

    جان به لب آوردیم لب بر لبم نه یک نفس

    تا به تو بسپارم این جان به لب آورده را

    گر به خون غلطم چه باک او را که طفل خوردسال

    رقص داند اضطراب مرغ بسمل کرده را

    شربت هجران چشیدم فکر جان کندن چه سود

    چون امید زیست باشد زهر قاتل خورده را

    بی طلب نتوان وصالت یافت آری کی دهد

    دولت حج دست جز رنج بیابان برده را

    نیست وقت توبه جامی خیز تا بر یاد دوست

    جام می گیریم رغم زاهد افسرده را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha