کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جهانی پر ز مقصود است راهی روشن و پیدا
    دریغا تشنه لب خواهیم مردن بر لب دریا
    کسی مز طلعت خورشید جز گرمی نمی بیند
    دلا معذور می دارش که دارد چشم نابینا
    به بوی وصل او می خور غم هجران که خوش باشد
    کشیدن زحمت خارا برای راحت خرما
    جناب عشق بسی عالی است موسی همتی باید
    که نتوان بر چنان طوری شدن بی همت والا
    چون با خود همسفر باشی در این ره بارها افتی
    که بارت آبگینه است و رهت پر خار و پر خارا
    گرت دانستن علم حروفست آرزو صوفی
    نخست افعال نیکو کن چه سود از خواندن اسما
    ز چشم و زلف او عاشق کجا باید حضور دل
    که در هر گوشه ای فتنه است و در هر حلقه ای غوغا
    ز خورشید جمال او شب زنده دلان روشن
    به دور قد او بگرفت کار عاشقان بالا
    مگر اصحاب دل رفتند و شهر عشق شد خالی
    جهان پر شمس تبریزست مردی کو چو مولانا
    به کنج ایمنی نتوان نشست از چشم و زلف وی
    که در هر جانبی شور است و در خانه ای یغما
    بنا اهل ارنشان دادی کمال از خاک درگاهش
    کشیدی کحل بینایی ولی در دیده اعما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha