کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب
    شب مقطع نگشته نه بیند کسی آفتاب
    بر گوشه عذار تو مستیست خفته چشم
    نزدیک صبح از پی آن می رود به خواب
    دندان شانه می کشد آن چین زلف و بس
    نامش خطا نبود که خواندیم مشک ناب
    گفتی پس از هلاک نو دست از جفا کشم
    ای عمر ناگزیر چرا می کنی شتاب
    شوق رخ و لب تو ز دل خون چکاند خون
    از آتش و نمک کند این گربه ها کباب
    نقش درت همیشه به خون بر کشد سرشک
    همچون محرران که به سرخی کشند باب
    خط مای اشک بر ورق چهره کمال
    گر آیدت به چشم روان خوانیش جواب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha