کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان و لبش از صبح ازل همنفسانند
    غافل ز نفسهای چنین هیچ کسانند
    گره لب از بی سببی نیست بسی خال
    آنجا شکری هست که چندین مگسانند
    پروازگه کوی تو دارند تمنا
    ز آن روز که مرغ دل و جان هم قفسانند
    هر زاهد خشکی چه سزاوار بهشت است
    شایسته آتش شمر آنها که خسانند
    مگذار که رویند رهت خلق به مژگان
    ترسم که کف پای ترا چشم رسانند
    از بندگی سرو قدت غنچه دهانان
    چون سوسن آزاده همه رطب لسانند
    بگذشت بصد بیم کمال از سر آن کوی
    کز زلف و دوچشم تو شب است و عسسانند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha