کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دارد به سجده شبها به روی بر زمینی
    بنگر که نور طاعت می تابد از جبینش
    در حسن دارد آنی از لطف هم دهانی
    چندانکه باز جونی آن هست و نیست اینش
    آن لب به آستین ها چون پاک کردی
    نقل و شکر شد آنجا ریزان ز آستینش
    از می دانی چراست همدم خال و خطش به لبها
    و برخاستند او را بردند عقل و دینش
    میکرد جان عاشق بر دلبران گرانی
    بگذاشتند او را بردند عقل و دینش
    بی تو کجا بت چین یک جا قرار گیرد
    گر دست و پا ببندند صورتگران چینش
    خون کمال گفتی ریزم به خاک این در
    جا در بهشت سازد گر می کشی چنینش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha