کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خیال چشم و ابرویت شبی در خواب میدیدم
    تو گونی جادوان مست در محراب میدیدم
    ز دست چشم و دل آندم تن غمدیده خود
    گهی در آتش محنت گهی در آب میدیدم
    را تمنای رخ و زلفت چو میکردم در آن سودا
    بروز روشن آن ساعت شب مهتاب میدیدم
    به گرد خاطر غمگین چرا گشتی می رنگین
    گر از جام لبت جان را دمی سیراب میدیدم
    چو خاک آستان تو همی آید بچشم من
    گشاده بر در بختم دری ز آن باب میدیدم
    ز هجرت سوختم راحت نمی کردم تمنائی
    ولی هر گونه محنت را بی اسباب میدیدم
    کمال خسته را هر دم به یاد لعل دربارت
    روان از چشمه چشمش عقیق ناب میدیدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha