کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سر که بر پای تو بنهادم از آن بردارم
    تا بدین جرم و خطا جان به غرامت آرم
    بعد ازین رخ بنهم بر کف پای تو نه چشم
    رخ گلبرگ بخار مژه چند آزارم
    چون شود بیبر کت هرچه شمارند آن را
    بوسهائی که بر آن پای زنم نشمارم
    دزد در خواب برد رخت عجب چون دزدید
    دلم آن مه که ز عشقش همه شب بیدارم
    شد دو چشم تو ز نادیدن رویت بیمار
    به همین رنج من خسته جگر بیمارم
    نقش بر آب زدن گرچه نبندد صورت
    من بجز نقش تو بر دیده نر ننگارم
    تو به رخ ماه و خوری بر رخ تو چشم کمال
    شکرها دارم این چشم که بر خور دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha