کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر لحظه غمزه ها به جفا نیز می کنی
    باز این چه فتنه هاست که انگیز میکنی
    دلهای ما نخست به تاراج میبری
    وانگه اسپر زلف دلاویز می کنی
    گر خون چکائی از دل عاشق کراست جنگ
    شاهی به قلب رفته و خونریز می کنی
    در بحر دیده آب کجا ایستد ز حوش
    زینسان که آتش دل ما نیز می کنی
    خواب شبان مبند به چشمم دگر خیال
    چون همدم به آه سحرخیز می کنی
    از خون ما چه توبه دهی چشم مست را
    از باده حلال چه پرهیز می کنی
    شهر سرای چون دلت آشفته شد کمال
    وقنست اگر عزیمت تبریز می کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha