کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۷۷: هر لحظه غمزه ها به جفا نیز می کنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر لحظه غمزه ها به جفا نیز می کنی باز این چه فتنه هاست که انگیز میکنی دلهای ما نخست به تاراج میبری وانگه اسپر زلف دلاویز می کنی گر خون چکائی از دل عاشق کراست جنگ شاهی به قلب رفته و خونریز می کنی در بحر دیده آب کجا ایستد ز حوش زینسان که آتش دل ما نیز می کنی خواب شبان مبند به چشمم دگر خیال چون همدم به آه سحرخیز می کنی از خون ما چه توبه دهی چشم مست را از باده حلال چه پرهیز می کنی شهر سرای چون دلت آشفته شد کمال وقنست اگر عزیمت تبریز می کنی کمال الدین خجندی