به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کمال الدین خجندی

کمال الدین خجندیغزل هاشمارهٔ ۷۴۷: شاه مرغانم سوی تخت سلیمان می پرم

1590عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شاه مرغانم سوی تخت سلیمان می پرم
صید من عشق است و دل پیر و عنایت رهبرم
صورت ما نا بدلی ژنده پوشان شد بدل
نسخه ها بردند نقاشان چین از پیکرم
بی خط و کلک و ورق روشندلان بر خوانده اند
آیت نور السماوات از ضمیر انورم
دیگران جان میکنند از حسرت مال و منال
من به ملک نیستی امروز جان می پرورم
تا حمایت یافتم اندر جوار مصلحت
در میان اهل عرفان من کمال مظهرم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۴۶: سر که بر پای تو بنهادم از آن بردا ...2شمارهٔ ۷۴۷: شاه مرغانم سوی تخت سلیمان می پرم 3شمارهٔ ۷۴۸: شب که ز حسرت رخت چشم به ماه کرده ...4شمارهٔ ۷۴۹: شبی که بی رخ آن شمع مه جبین باشم 5شمارهٔ ۷۵۰: شوخ چشمیم کشد دل که کشد از نازم 6شمارهٔ ۷۵۱: صحبت عاشق و حبیب بهم 7شمارهٔ ۷۵۲: صحبت بار بهشتی ست پر از ناز و نعی ...8شمارهٔ ۷۵۳: صد جان ز لبت بوام گیرم 9شمارهٔ ۷۵۴: صفت زلف کجت راست نباید به قلم 10شمارهٔ ۷۵۵: عشق تو داغ بندگی باز کشیده بر دلم 11شمارهٔ ۷۵۶: عمریست کز دیار تو محروم مانده ایم 12شمارهٔ ۷۵۷: عمریست که از خلوته در میکده مسئور ...13شمارهٔ ۷۵۸: عید می آید و وقتست که در مه نگریم 14شمارهٔ ۷۵۹: غم دوست من مغتنم می شمارم 15شمارهٔ ۷۶۰: قدحی بیار ساقی که ز تویه شرمسارم 16شمارهٔ ۷۶۱: قراری کرده ام با شود که چون در پی ...17شمارهٔ ۷۶۲: گر به میخانه حریف می و شاهد باشم 18شمارهٔ ۷۶۳: گر بی تو یک دو دم من بیمار زیستم 19شمارهٔ ۷۶۴: گر تو سر خواهی ز من سر با تو ببار ...20شمارهٔ ۷۶۵: گر جان ز من دلشده خواهی بسپارم 21شمارهٔ ۷۶۶: گر خود هزار سنگ ملامت به سر خورم 22شمارهٔ ۷۶۷: گر دل طلبی از من جان هم به تو در ...23شمارهٔ ۷۶۸: گر دهد دستم کز آن عارض نقابش بر ک ...24شمارهٔ ۷۶۹: گر کام خود از لبت بگیرم 25شمارهٔ ۷۷۰: گر گذاری که با تو در نگویم 26شمارهٔ ۷۷۱: اگر من از عشق آن دو رخ میرم 27شمارهٔ ۷۷۲: گفت دلدارم که از هجران دلت خون می ...28شمارهٔ ۷۷۳: گفت بار از غیر ما پوشان نظر گفتم ...29شمارهٔ ۷۷۴: ما از نو سخنور جهانیم 30شمارهٔ ۷۷۵: ما از شراب و شاهد صد بار توبه کرد ...31شمارهٔ ۷۷۶: ما از لب تو کام ندیدیم و گذشتیم 32شمارهٔ ۷۷۷: ما با غم تو خرم و آسوده خاطربم 33شمارهٔ ۷۷۸: ما به سودای تو دامن ز جهان در چید ...34شمارهٔ ۷۷۹: ما چو قطع نظر از روی نکو نتوانیم 35شمارهٔ ۷۸۰: ما خانه دل جای تمنای تو کردیم 36شمارهٔ ۷۸۱: ما در حریم مجلس عشاق محرمیم 37شمارهٔ ۷۸۲: ما درین شهر به دام صنمی در بندیم 38شمارهٔ ۷۸۳: ما را سر آنست که در پای تو افتیم 39شمارهٔ ۷۸۴: ما رند و قلندر صفت و عاشق و مستیم 40شمارهٔ ۷۸۵: ما ز سگان درت بیشتر و کمتریم 41شمارهٔ ۷۸۶: ما لبت را نمک، شوان ملاحت خوانیم 42شمارهٔ ۷۸۷: مرا گویند باران کیست بار تو چرا گ ...43شمارهٔ ۷۸۸: مریض عشقم و درد تو دارم 44شمارهٔ ۷۸۹: من ازین خرقه آلوده که در بر دارم 45شمارهٔ ۷۹۰: من برین در بندهام تا زنده ام 46شمارهٔ ۷۹۱: من ترا مانده به هر بار کجا بار شو ...47شمارهٔ ۷۹۲: من ترک زهد کرده و رندی گزیده ام 48شمارهٔ ۷۹۳: من دل خسته به درد تو دوا یافته ام 49شمارهٔ ۷۹۴: من ز بویش بیخوده و دیوانه ام 50شمارهٔ ۷۹۵: من ز جانان به جان گریخته ام 51شمارهٔ ۷۹۶: من ز غمت خرم و به یاد تو شادم 52شمارهٔ ۷۹۷: من زمهرت هر سحر کز سوز دل دم میزن ...53شمارهٔ ۷۹۸: من طاقت دوری ز رخ یار ندارم 54شمارهٔ ۷۹۹: من که از وصل تو ای دوست جدا می با ...55شمارهٔ ۸۰۰: من و درد تو آنگه باد مرهم 56شمارهٔ ۸۰۱: من همچو گردم در رهت زآن رو طلبکار ...57شمارهٔ ۸۰۲: مهی نشست خیال رخت به خانه چشم 58شمارهٔ ۸۰۳: نام آن لب به خط سبز به جانی دیدم 59شمارهٔ ۸۰۴: نرود نقش خیال تو زمانی ز ضمیرم 60شمارهٔ ۸۰۵: نقد جان چیست که در دامن جانان ریز ...61شمارهٔ ۸۰۶: نیست جز غم بینو خوردن دیگرم 62شمارهٔ ۸۰۷: وصف دهن تنگ تو من هیچ نگویم 63شمارهٔ ۸۰۸: هر شبی تا به سحر دست دعا بگشایم 64شمارهٔ ۸۰۹: هر شبی خاک درت از گریه پر خون می ...65شمارهٔ ۸۱۰: هرگاه که به ناکامی دور از لب بار ...66شمارهٔ ۸۱۱: بار اشکم دید و شد بر من رحیم 67شمارهٔ ۸۱۲: یار من بار دگر می طلبد دانستم 68شمارهٔ ۸۱۳: بار هر چند به ناحق طلبه آزارم 69شمارهٔ ۸۱۴: یک شب نسیم زلفت از حلقه شنودم 70شمارهٔ ۸۱۵: آتش دوری دل ما بر نتابد بیش ازین 71شمارهٔ ۸۱۶: آمد درون دل غمت دیگر نمی آید برون 72شمارهٔ ۸۱۷: آمد لب تو باز بصد نازه در سخن 73شمارهٔ ۸۱۸: امروز بحمدالله فارغ شدم از دشمن 74شمارهٔ ۸۱۹: ای بدل نزدیک و دور از دیدن گریان ...75شمارهٔ ۸۲۰: ای خوش آن باد که از کوی تو آید بر ...76شمارهٔ ۸۲۱: ای عادت قدیمت دلهای ما شکستن 77شمارهٔ ۸۲۲: ای غمت آرام جان عاشقان 78شمارهٔ ۸۲۳: ای غمت فوت جان سوختگان 79شمارهٔ ۸۲۴: ای لبت چون شکر و نقل دهان نیز چنا ...80شمارهٔ ۸۲۵: ای نهاده بار هجران بر دل پر درد م ...81شمارهٔ ۸۲۶: با درد تو آرمید نتوان 82شمارهٔ ۸۲۷: بحر عشقت بحر بی پایاب گفتن میتوان 83شمارهٔ ۸۲۸: بدیده سوی تو حیف آیدم گذر کردن 84شمارهٔ ۸۲۹: برخ قدر گل و گلزار بشکن 85شمارهٔ ۸۳۰: بر درت بی آب شد اشکم ز بسیار آمدن 86شمارهٔ ۸۳۱: برگ گل خواندمش از لطف برنجید ز من 87شمارهٔ ۸۳۲: تا رفتی از برم شده ام زار و ناتوا ...88شمارهٔ ۸۳۳: ترک دل گفت آن دو چشم و دل ز تیر غ ...89شمارهٔ ۸۳۴: چشم اگر اینست و ابرو این و ناز و ...90شمارهٔ ۸۳۵: چو زلف یار ز خود لازم است ببریدن 91شمارهٔ ۸۳۶: چه خوش است از تو بوس بخوشی نیاز ک ...92شمارهٔ ۸۳۷: حدیث بار شیرین لب نگنجد در دهان م ...93شمارهٔ ۸۳۸: خاک پایت دوست دارد روی من 94شمارهٔ ۸۳۹: خبری بافتم از بار مپرسید ز من 95شمارهٔ ۸۴۰: خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان 96شمارهٔ ۸۴۱: خوشا در کوی دلبر آرمیدن 97شمارهٔ ۸۴۲: خوش است بر لب معشوق مست بوسیدن 98شمارهٔ ۸۴۳: خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ...99شمارهٔ ۸۴۴: داری لب و دهانی شیرین ولی چه شیری ...100شمارهٔ ۸۴۵: در سر زنجیر زلف او من بی عقل و دی ...101شمارهٔ ۸۴۶: دلا نحفه جان به جانان رسان 102شمارهٔ ۸۴۷: دل است جایش و با دیده فتاده به خو ...103شمارهٔ ۸۴۸: دلبر نازک دل من هر زمان رنجد ز من 104شمارهٔ ۸۴۹: دل که میرفت ز خود چون نرود باز چن ...105شمارهٔ ۸۵۰: دلم را صبر ممکن نیست از روی نکو ک ...106شمارهٔ ۸۵۱: دل من عاشق باریست که گفتن نتوان 107شمارهٔ ۸۵۲: دل نثار زلف جانان کرد جان خویشتن 108شمارهٔ ۸۵۳: دوستان مرحمتی بر دل بیچاره من 109شمارهٔ ۸۵۴: راز عشقت ز دل آمد به زبان 110شمارهٔ ۸۵۵: روی او از زلف دیدن می توان 111شمارهٔ ۸۵۶: زلف بر دوش آن پری در ماهتاب آمد ب ...112شمارهٔ ۸۵۷: زنشاط و عیش بادا لب تو همیشه خندا ...113شمارهٔ ۸۵۸: زیر پا دامن کشان زلف دوتای او ببی ...114شمارهٔ ۸۵۹: سرو می ماند به قد یار من 115شمارهٔ ۸۶۰: سوخت به داغ غم چنان دل که نماند ا ...116شمارهٔ ۸۶۱: سوخت جانم تا ز پا افتاد زلفت بر ذ ...117شمارهٔ ۸۶۲: سوختی ای مرهم جانها درون ریش من 118شمارهٔ ۸۶۳: شبی خواهم چو شمعش لب گزیدن 119شمارهٔ ۸۶۴: شبی نگذرد بر دوچشم اشک گلگون 120شمارهٔ ۸۶۵: شه لشکر کش ما برد از ما عقل و هوش ...121شمارهٔ ۸۶۶: طوطی ب نو دید و در افتاد در سخن 122شمارهٔ ۸۶۷: عاشق کیست دلم باز نخواهم گفتن 123شمارهٔ ۸۶۸: عاشقی چیست مقیم در جانان بودن 124شمارهٔ ۸۶۹: عشق حالیست که جبریل بر آن نیست ام ...125شمارهٔ ۸۷۰: قدمت آن با الف با سرو سیمین 126شمارهٔ ۸۷۱: کارم ز دست شد نظری کن بکار من 127شمارهٔ ۸۷۲: که خبر برد به بار از من مبتلای غم ...128شمارهٔ ۸۷۳: گر سرزنیغ نیزت دارد سر بریدن 129شمارهٔ ۸۷۴: گر شبی آن مه ز منزل بی نقاب آید ب ...130شمارهٔ ۸۷۵: گر قد همچو سروش در بر توان گرفتن 131شمارهٔ ۸۷۶: ما باز دل نهادیم بر جور دلستانان 132شمارهٔ ۸۷۷: مرا که خرقة ارزق به باده شد گلگون 133شمارهٔ ۸۷۸: من نخواهم دیده از رویت دگر برداشت ...134شمارهٔ ۸۷۹: من و محنت تو زهی راحت من 135شمارهٔ ۸۸۰: مه عیدت مبارک باد ای خورشید مهروی ...136شمارهٔ ۸۸۱: میزند بر آتش دل جوش می آب اینچنین 137شمارهٔ ۸۸۲: نخواهم بیش از این از خلق راز خویش ...138شمارهٔ ۸۸۳: نمی دهد دهنت کام ما از آن لب شیری ...139شمارهٔ ۸۸۴: توش کن خواجه على رغم صراحی شکنان 140شمارهٔ ۸۸۵: په جویست آن روان در فر شیرین 141شمارهٔ ۸۸۶: نیست بازی با رخ او عشق پنهان باخت ...142شمارهٔ ۸۸۷: هر دمی با دگری ناز مکن 143شمارهٔ ۸۸۸: آنکه رنگی نیست کس را از لب رنگین ...144شمارهٔ ۸۸۹: آه که خاک راه شد دیده من براه تو 145شمارهٔ ۸۹۰: اگر دشنام می گونی مرا گو 146شمارهٔ ۸۹۱: ای حریم کعبه دل کوی تو 147شمارهٔ ۸۹۲: ای دلاویزتر از رشته جان کا کل تو 148شمارهٔ ۸۹۳: ای دل حکایت غم خود با صبا بگو 149شمارهٔ ۸۹۴: ای دل غلام أو شدی ای من غلام تو 150شمارهٔ ۸۹۵: ای کاش رفتمی چو صبا در حریم تو 151شمارهٔ ۸۹۶: ای نور دیده را نگرانی بسوی تو 152شمارهٔ ۸۹۷: بی لب ساقی مرا می فرود در گلو 153شمارهٔ ۸۹۸: چاره کس نکند غمزه خونخواره تو 154شمارهٔ ۸۹۹: چو در جان کرد و دل جا غمزه تو 155شمارهٔ ۹۰۰: دل سوی او رفت جان هم گرو برو 156شمارهٔ ۹۰۱: دل ضعیف به یکباره ناتوان شد ازو 157شمارهٔ ۹۰۲: دو بوسم که گفتی اگر گویم آن کو 158شمارهٔ ۹۰۳: زهی زان قامت رعنای دلجو 159شمارهٔ ۹۰۴: سرخوش است ای پسر مرا باتو 160شمارهٔ ۹۰۵: غلام پیر خراباتم و طبیعت او 161شمارهٔ ۹۰۶: گر تیر کشی از طرف غمزة جادو 162شمارهٔ ۹۰۷: اگر مرا صد سر بود هر یک پر از سود ...163شمارهٔ ۹۰۸: گفت کئی تو من بنده تو 164شمارهٔ ۹۰۹: گفتمش ماه پر است آن چهره گفتا پر ...165شمارهٔ ۹۱۰: گفتم ملکی با بشری گفت که هردو 166شمارهٔ ۹۱۱: گفته از ما دلت بردار زنهار این مگ ...167شمارهٔ ۹۱۲: ما به کلی طمع وصل بریدیم از تو 168شمارهٔ ۹۱۳: نداند قدر حسنت کس به از تو 169شمارهٔ ۹۱۴: آن عارض و رخسار و جبین هست در سه ...170شمارهٔ ۹۱۵: از فرقت نو هر دم خون بارم از دو د ...171شمارهٔ ۹۱۶: اشک چو لعل ریزد آن لب مرا ز دیده 172شمارهٔ ۹۱۷: ای از حدیث زلف توام بر زبان گره 173شمارهٔ ۹۱۸: ای با لب شیرین سخنت تلخ فتاده 174شمارهٔ ۹۱۹: ای چو چشم خوش تو چشم کسی کم دیده 175شمارهٔ ۹۲۰: ای خط مشکبار تو پیچیده گرد ماه 176شمارهٔ ۹۲۱: ای دل ریش من از جور تو غمگین گونه 177شمارهٔ ۹۲۲: ای رخ و زلف سیاه تو شب تیره و ماه 178شمارهٔ ۹۲۳: ای روان گرد درت اشک روان پیوسته 179شمارهٔ ۹۲۴: ای شیشۂ دل ما در زیر پا شکسته 180شمارهٔ ۹۲۵: ای لب و گفتار تور شیرین همه 181شمارهٔ ۹۲۶: ای مردم در چشمم مثل رخت ندیده 182شمارهٔ ۹۲۷: ای منت جانفشان دیرینه 183شمارهٔ ۹۲۸: ای نبات قد سبزت شکرستان همه 184شمارهٔ ۹۲۹: به ابروان تو زاهد چو چشم وا کرده 185شمارهٔ ۹۳۰: با تو در دل نبایدم رخ ماه 186شمارهٔ ۹۳۱: باد آرد بر من بوی نو ناگه ناگه 187شمارهٔ ۹۳۲: برهگذار قد بار دیدم از ناگاه 188شمارهٔ ۹۳۳: بناز کشتن او بازم آرزوست چه چاره 189شمارهٔ ۹۳۴: بیروی او ز دیدۂ بینا چه فایده 190شمارهٔ ۹۳۵: بینم ابروی تو پیوسته مه نو گه گه 191شمارهٔ ۹۳۶: تا توانی دل مشتاق بدست آری به 192شمارهٔ ۹۳۷: چو چشم مست تو دیدم خمارم از دیده 193شمارهٔ ۹۳۸: چندین چه بلا و درد است این آه 194شمارهٔ ۹۳۹: خواهم که کنم بار دگر در تو نظاره 195شمارهٔ ۹۴۰: در پای تو تنها به سر ماست فتاده 196شمارهٔ ۹۴۱: دلم به زخم زبانها نگردد آزرده 197شمارهٔ ۹۴۲: دلم ترسد در آن زلف خمیده 198شمارهٔ ۹۴۳: روی خوب از من مشتاق نپوشانی به 199شمارهٔ ۹۴۴: زاد راه عاشقان اشک است و روی زرد ...200شمارهٔ ۹۴۵: زیر پا از زلف مشکین گه گهی میکن ن ...201شمارهٔ ۹۴۶: شبت خوش باد ای باد سحرگاه 202شمارهٔ ۹۴۷: کحل بصر نیست جز آن خاک راه 203شمارهٔ ۹۴۸: گر سر طلبی بر درت آریم به دیده 204شمارهٔ ۹۴۹: گفتم شکرست آن به دهان گفت ترا چه 205شمارهٔ ۹۵۰: ب بار برهم چرا زد ز پسته 206شمارهٔ ۹۵۱: ما جگر سوختگان داغ تو داریم همه 207شمارهٔ ۹۵۲: مرا که روی تو بینم چه حاجت است 208شمارهٔ ۹۵۳: هر نیر کز تو بر دل غم پرور آمده 209شمارهٔ ۹۵۴: هر نیر که بر جان ز تو از دور رسید ...210شمارهٔ ۹۵۵: ای بار نازنین مگر از فتنه زاده ای 211شمارهٔ ۹۵۶: باز خود را چو گل تازه بر آراسته ا ...212شمارهٔ ۹۵۷: تا برخسار مه از غالیه چوگان زده ا ...213شمارهٔ ۹۵۸: چرا جنییت شاهی بظلم تاخته ای 214شمارهٔ ۹۵۹: گر همه وقتی همه دلخون نه ای 215شمارهٔ ۹۶۰: لیست آن بگو با شکر خورده ای 216شمارهٔ ۹۶۱: آشوب جانی شوخ جهانی 217شمارهٔ ۹۶۲: آن شوخ دی براهی میرفت همچو شاهی 218شمارهٔ ۹۶۳: از در خویش مرا بر در غیری بری 219شمارهٔ ۹۶۴: اگر در کشتنم تأخیر کردی 220شمارهٔ ۹۶۵: اگر ز محنت دنیا خلاص می طلبی 221شمارهٔ ۹۶۶: ای آفتاب روی تو در اوج دلبری 222شمارهٔ ۹۶۷: ای آیت حسن از رخ خوب تو مثالی 223شمارهٔ ۹۶۸: ای از خط تو زنگ بر آئینه شاهی 224شمارهٔ ۹۶۹: ای بوده با تو ما را خویشی و آشنائ ...225شمارهٔ ۹۷۰: ای درد درون جان چه باشی 226شمارهٔ ۹۷۱: ای دل این بیچارگی و مستمندی تا یک ...227شمارهٔ ۹۷۲: ای دهان تو قند و لب همه می 228شمارهٔ ۹۷۳: ای رخت آیت حسن و دهنت لطف خدای 229شمارهٔ ۹۷۴: ای صبا برخاک کوی یار ما خوش میروی 230شمارهٔ ۹۷۵: ای صبا تاکی به زلف بار بازی می کن ...231شمارهٔ ۹۷۶: ای گل روی ترا چون من بهر سو بلبلی 232شمارهٔ ۹۷۷: این چه نبهاست وین چه شیرینی 233شمارهٔ ۹۷۸: ای ولوله عشق تو بره هر ر کویی 234شمارهٔ ۹۷۹: با تو ه را نمی رسد دعوی 235شمارهٔ ۹۸۰: باز به ناز کش مرا چیست که ناز می ...236شمارهٔ ۹۸۱: باز بگذشتی بر آن زلفه ای نسیم مشک ...237شمارهٔ ۹۸۲: باز دست از جانفشانان بر فشاندی 238شمارهٔ ۹۸۳: بازم از طلعت خود دیده منور کردی 239شمارهٔ ۹۸۴: با مسکنت و عجز و ضعیفی وفقیری 240شمارهٔ ۹۸۵: با من این بودت ز اول شرط باری 241شمارهٔ ۹۸۶: بچشم جان چو چراغی که در میان ز جا ...242شمارهٔ ۹۸۷: بجز نور و ضیاء و گرمی از آذر چه م ...243شمارهٔ ۹۸۸: بده ساقی شراب ارغوانی 244شمارهٔ ۹۸۹: بر سر راه طلب بافت گدانی گهری 245شمارهٔ ۹۹۰: بر گل به پای سرو چو رفتار می کنی 246شمارهٔ ۹۹۱: بر من بیدل اگر جور و ستم فرمودی 247شمارهٔ ۹۹۲: برویت بنگرم ناگه نرنجی 248شمارهٔ ۹۹۳: بکوی عشق باشی شیر مردی 249شمارهٔ ۹۹۴: به مجلسی که بمستان ز لب شراب دهی 250شمارهٔ ۹۹۵: به باران کهن یاری نکردی 251شمارهٔ ۹۹۶: تا خلوت دل خالی از اغیار نیابی 252شمارهٔ ۹۹۷: تا کی ای مونس دلم بیموجی غمگین کن ...253شمارهٔ ۹۹۸: تب چرا درد سر آورد بنازک بدمی 254شمارهٔ ۹۹۹: ترا چگونه توان گفت یوسف ثانی 255شمارهٔ ۱۰۰۰: ترا دیده هر بار دیدی چه بودی 256شمارهٔ ۱۰۰۱: ترکمن مه بود بترکی آی 257شمارهٔ ۱۰۰۲: تن در پی جان می رود ای بخت کجانی 258شمارهٔ ۱۰۰۳: تو چشم آنکه حق بینی نداری 259شمارهٔ ۱۰۰۴: نو درد نداری و رخ زرد نداری 260شمارهٔ ۱۰۰۵: تو سروی و گل خندان همانکه میدانی 261شمارهٔ ۱۰۰۶: چرا به تحفه دردم همیشه ننوازی 262شمارهٔ ۱۰۰۷: چرا هر دم از پیش ما میگریزی 263شمارهٔ ۱۰۰۸: چشم شوخ و دل سنگین بر سیمین داری 264شمارهٔ ۱۰۰۹: چو تو دشمن از دوست نشناختی 265شمارهٔ ۱۰۱۰: چو گل به لطف نو زد ان نازک اندام ...266شمارهٔ ۱۰۱۱: چه لطف است این که با من مینمائی 267شمارهٔ ۱۰۱۲: چه موجب است که هیچ التفات ما نکن ...268شمارهٔ ۱۰۱۳: حدیث خوشی هیچ با ما نگوئی 269شمارهٔ ۱۰۱۴: خرم آن دم که توأم مونس و همدم با ...270شمارهٔ ۱۰۱۵: خواهم بر تو بردن تن را که شد خیا ...271شمارهٔ ۱۰۱۶: خواهی که به هیچ غم نمیری 272شمارهٔ ۱۰۱۷: دارم ز ابروان تو چشم عنایتی 273شمارهٔ ۱۰۱۸: درین پستی گر آن مه را نیابی 274شمارهٔ ۱۰۱۹: درین ره هرچه جونی آن بیابی 275شمارهٔ ۱۰۲۰: دست ندارم از تو من گرچه زېایم اف ...276شمارهٔ ۱۰۲۱: دگر باره تیغ جفا بر کشیدی 277شمارهٔ ۱۰۲۲: دل رفت به باد دلپذیری 278شمارهٔ ۱۰۲۳: دل ز باران کهن برداشتی 279شمارهٔ ۱۰۲۴: دل شد ز عشق باری شیدا چنانکه دان ...280شمارهٔ ۱۰۲۵: دل شیشه ایست جای خیال تو ای پری 281شمارهٔ ۱۰۲۶: دل که سودای تو می پخت کبابش کردی 282شمارهٔ ۱۰۲۷: دل من به داغ جفا سوختی 283شمارهٔ ۱۰۲۸: دل می کنی جراحت و مرهم نمیدهی 284شمارهٔ ۱۰۲۹: راز معشوق حدیثیست نهان داشتنی 285شمارهٔ ۱۰۳۰: ز دیده در دل دیوانه رفتی 286شمارهٔ ۱۰۳۱: زمن که مهر تو دارم به سینه روی چ ...287شمارهٔ ۱۰۳۲: ز من مپرس که از عاشقان زار کی 288شمارهٔ ۱۰۳۳: سالها گر بنویسم صفت مشتاقی 289شمارهٔ ۱۰۳۴: سیمین بدنی سرو قدی پس دهانی 290شمارهٔ ۱۰۳۵: شیرین لبی شکر دهنی سرو قامتی 291شمارهٔ ۱۰۳۶: صنما در خط سنبل مه تابان داری 292شمارهٔ ۱۰۳۷: طبیب عاشقان آمد بیا بگذار بیدردی 293شمارهٔ ۱۰۳۸: عاشقی و بی دلی بیدلبری 294شمارهٔ ۱۰۳۹: قطره قطره از دریا چو به ساحل آیی 295شمارهٔ ۱۰۴۰: کاش که سرو ناز ما از در ما در آم ...296شمارهٔ ۱۰۴۱: کدام سر که ندارد دماغ سودانی 297شمارهٔ ۱۰۴۲: گر از در به تیم برانی نو دانی 298شمارهٔ ۱۰۴۳: گر از شاخ دولت گلی چیدمی 299شمارهٔ ۱۰۴۴: اگر او یاد من دلخسته کردی 300شمارهٔ ۱۰۴۵: گر باد سوی خاک من آرد ز تو بویی 301شمارهٔ ۱۰۴۶: گر به پاکی خضر وقتی و روح القدسی 302شمارهٔ ۱۰۴۷: گر بردرت این اشک چو سیلاب گذشتی 303شمارهٔ ۱۰۴۸: گر بری دست به آئینه و در خود نگر ...304شمارهٔ ۱۰۴۹: گر به فردوسی از حریم وصل نگشانی ...305شمارهٔ ۱۰۵۰: گر به من یار شوی ور نشوی 306شمارهٔ ۱۰۵۱: گر تو دل ما سوختی از آتش دوری 307شمارهٔ ۱۰۵۲: گر زلف خود به فتنه و شوخی رها کن ...308شمارهٔ ۱۰۵۳: گر گم شوی از خود خبر بار بیایی 309شمارهٔ ۱۰۵۴: گر لذت خونریزی آن غمزه شناسی 310شمارهٔ ۱۰۵۵: گر همه وقتی همه دل خون نیی 311شمارهٔ ۱۰۵۶: گفتم ای سیم ذقن گفت کرا می گوئی 312شمارهٔ ۱۰۵۷: گل و رخسار تو دارند به هم یکرنگی 313شمارهٔ ۱۰۵۸: مبارک منزلی خوش سرزمینی 314شمارهٔ ۱۰۵۹: مپوشان روی خود ای شوخ خود رای 315شمارهٔ ۱۰۶۰: مرا در درد بی باری دریغا بار بای ...316شمارهٔ ۱۰۶۱: مرا زیبد به چوگان سر زلفت نظرباز ...317شمارهٔ ۱۰۶۲: من آن بهتر که باشم رند و عامی 318شمارهٔ ۱۰۶۳: من اوصاف حست ندانم کماهی 319شمارهٔ ۱۰۶۴: من کیستم که ورزم سودای چون تو با ...320شمارهٔ ۱۰۶۵: من کیم گفتی که گویم خاک نعلین من ...321شمارهٔ ۱۰۶۶: مویت از عنبر تر فرق ندارد مویی 322شمارهٔ ۱۰۶۷: ناوک غمزه چو هر سو به شتاب انداز ...323شمارهٔ ۱۰۶۸: ندارد دلم طاقت بی توی 324شمارهٔ ۱۰۶۹: ندانم کی به دام من در افتی 325شمارهٔ ۱۰۷۰: نشان خاک پای او اگر می یافتم جای ...326شمارهٔ ۱۰۷۱: نیست بهای جان بسی پیش تو چون کشد ...327شمارهٔ ۱۰۷۲: ورای آن چه سعادت بود که ناگاهی 328شمارهٔ ۱۰۷۳: وصال اوست بخت ما نبینم آن به بید ...329شمارهٔ ۱۰۷۴: هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی 330شمارهٔ ۱۰۷۵: هر لحظه به غمزه دل ریشم چه خراشی 331شمارهٔ ۱۰۷۶: هر لحظه بما از نو رسد تحفة دردی 332شمارهٔ ۱۰۷۷: هر لحظه غمزه ها به جفا نیز می کن ...333شمارهٔ ۱۰۷۸: ما رسی هیچ شب ای مه از وطن جانب ...334شمارهٔ ۱۰۷۹: یارب این درد دل و فرقت جانان تاک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ