کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خواهم که کنم بار دگر در تو نظاره
    عمریست که دارم هوس عمر دوباره
    نر گفتی دل رشت به دوا چاره بسازم
    صد پاره شده است این دل بیچاره
    ما غرقة بحر غم و آن خال بناگوش
    چه چاره بنشسته چو نظارگیان خوش بکناره
    از شوق رخ و غمزه شوخت گل و نرگس
    این دیدهٔ تر دارد و آن جامه پاره
    هر جا روی ای باد به خاک سر آن کوی
    همراه تو باد این دل آواره هماره
    جز اشک نشان جان نرود در سر آن زلف
    شب راه بریدن نتوان جز بستاره
    بر دوخت نظر بی تو کمال از همه خوبان
    تا دیده نباشد نتوان کرد نظاره

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha