کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۹۳۹: خواهم که کنم بار دگر در تو نظاره
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خواهم که کنم بار دگر در تو نظاره عمریست که دارم هوس عمر دوباره نر گفتی دل رشت به دوا چاره بسازم صد پاره شده است این دل بیچاره ما غرقة بحر غم و آن خال بناگوش چه چاره بنشسته چو نظارگیان خوش بکناره از شوق رخ و غمزه شوخت گل و نرگس این دیدهٔ تر دارد و آن جامه پاره هر جا روی ای باد به خاک سر آن کوی همراه تو باد این دل آواره هماره جز اشک نشان جان نرود در سر آن زلف شب راه بریدن نتوان جز بستاره بر دوخت نظر بی تو کمال از همه خوبان تا دیده نباشد نتوان کرد نظاره کمال الدین خجندی