به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کمال الدین خجندی

کمال الدین خجندیغزل هاشمارهٔ ۹۷۷: این چه نبهاست وین چه شیرینی

1620عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

این چه نبهاست وین چه شیرینی
وآن چه گفتار و آن شکر چینی
صورت جان در آب عارض بین
با چنان رخ رواست خود بینی
گرمنت پیش خویش بنشانم
تو نه آن آتشی که بنشینی
سوز جانم که کشته آنم
ریز خونم که تشنه اینی
زاهدا مستم از لبش منو تو
بیخبر از شراب رنگینی
در نگیرد به هیچ نر آتش
دامن از آه ما چه در چینی
چو فتادی به زلف یار کمال
بینی افتادگی و مسکینی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۷۶: ای گل روی ترا چون من بهر سو بلبلی 2شمارهٔ ۹۷۷: این چه نبهاست وین چه شیرینی 3شمارهٔ ۹۷۸: ای ولوله عشق تو بره هر ر کویی 4شمارهٔ ۹۷۹: با تو ه را نمی رسد دعوی 5شمارهٔ ۹۸۰: باز به ناز کش مرا چیست که ناز می ...6شمارهٔ ۹۸۱: باز بگذشتی بر آن زلفه ای نسیم مشک ...7شمارهٔ ۹۸۲: باز دست از جانفشانان بر فشاندی 8شمارهٔ ۹۸۳: بازم از طلعت خود دیده منور کردی 9شمارهٔ ۹۸۴: با مسکنت و عجز و ضعیفی وفقیری 10شمارهٔ ۹۸۵: با من این بودت ز اول شرط باری 11شمارهٔ ۹۸۶: بچشم جان چو چراغی که در میان ز جا ...12شمارهٔ ۹۸۷: بجز نور و ضیاء و گرمی از آذر چه م ...13شمارهٔ ۹۸۸: بده ساقی شراب ارغوانی 14شمارهٔ ۹۸۹: بر سر راه طلب بافت گدانی گهری 15شمارهٔ ۹۹۰: بر گل به پای سرو چو رفتار می کنی 16شمارهٔ ۹۹۱: بر من بیدل اگر جور و ستم فرمودی 17شمارهٔ ۹۹۲: برویت بنگرم ناگه نرنجی 18شمارهٔ ۹۹۳: بکوی عشق باشی شیر مردی 19شمارهٔ ۹۹۴: به مجلسی که بمستان ز لب شراب دهی 20شمارهٔ ۹۹۵: به باران کهن یاری نکردی 21شمارهٔ ۹۹۶: تا خلوت دل خالی از اغیار نیابی 22شمارهٔ ۹۹۷: تا کی ای مونس دلم بیموجی غمگین کن ...23شمارهٔ ۹۹۸: تب چرا درد سر آورد بنازک بدمی 24شمارهٔ ۹۹۹: ترا چگونه توان گفت یوسف ثانی 25شمارهٔ ۱۰۰۰: ترا دیده هر بار دیدی چه بودی 26شمارهٔ ۱۰۰۱: ترکمن مه بود بترکی آی 27شمارهٔ ۱۰۰۲: تن در پی جان می رود ای بخت کجانی 28شمارهٔ ۱۰۰۳: تو چشم آنکه حق بینی نداری 29شمارهٔ ۱۰۰۴: نو درد نداری و رخ زرد نداری 30شمارهٔ ۱۰۰۵: تو سروی و گل خندان همانکه میدانی 31شمارهٔ ۱۰۰۶: چرا به تحفه دردم همیشه ننوازی 32شمارهٔ ۱۰۰۷: چرا هر دم از پیش ما میگریزی 33شمارهٔ ۱۰۰۸: چشم شوخ و دل سنگین بر سیمین داری 34شمارهٔ ۱۰۰۹: چو تو دشمن از دوست نشناختی 35شمارهٔ ۱۰۱۰: چو گل به لطف نو زد ان نازک اندام ...36شمارهٔ ۱۰۱۱: چه لطف است این که با من مینمائی 37شمارهٔ ۱۰۱۲: چه موجب است که هیچ التفات ما نکن ...38شمارهٔ ۱۰۱۳: حدیث خوشی هیچ با ما نگوئی 39شمارهٔ ۱۰۱۴: خرم آن دم که توأم مونس و همدم با ...40شمارهٔ ۱۰۱۵: خواهم بر تو بردن تن را که شد خیا ...41شمارهٔ ۱۰۱۶: خواهی که به هیچ غم نمیری 42شمارهٔ ۱۰۱۷: دارم ز ابروان تو چشم عنایتی 43شمارهٔ ۱۰۱۸: درین پستی گر آن مه را نیابی 44شمارهٔ ۱۰۱۹: درین ره هرچه جونی آن بیابی 45شمارهٔ ۱۰۲۰: دست ندارم از تو من گرچه زېایم اف ...46شمارهٔ ۱۰۲۱: دگر باره تیغ جفا بر کشیدی 47شمارهٔ ۱۰۲۲: دل رفت به باد دلپذیری 48شمارهٔ ۱۰۲۳: دل ز باران کهن برداشتی 49شمارهٔ ۱۰۲۴: دل شد ز عشق باری شیدا چنانکه دان ...50شمارهٔ ۱۰۲۵: دل شیشه ایست جای خیال تو ای پری 51شمارهٔ ۱۰۲۶: دل که سودای تو می پخت کبابش کردی 52شمارهٔ ۱۰۲۷: دل من به داغ جفا سوختی 53شمارهٔ ۱۰۲۸: دل می کنی جراحت و مرهم نمیدهی 54شمارهٔ ۱۰۲۹: راز معشوق حدیثیست نهان داشتنی 55شمارهٔ ۱۰۳۰: ز دیده در دل دیوانه رفتی 56شمارهٔ ۱۰۳۱: زمن که مهر تو دارم به سینه روی چ ...57شمارهٔ ۱۰۳۲: ز من مپرس که از عاشقان زار کی 58شمارهٔ ۱۰۳۳: سالها گر بنویسم صفت مشتاقی 59شمارهٔ ۱۰۳۴: سیمین بدنی سرو قدی پس دهانی 60شمارهٔ ۱۰۳۵: شیرین لبی شکر دهنی سرو قامتی 61شمارهٔ ۱۰۳۶: صنما در خط سنبل مه تابان داری 62شمارهٔ ۱۰۳۷: طبیب عاشقان آمد بیا بگذار بیدردی 63شمارهٔ ۱۰۳۸: عاشقی و بی دلی بیدلبری 64شمارهٔ ۱۰۳۹: قطره قطره از دریا چو به ساحل آیی 65شمارهٔ ۱۰۴۰: کاش که سرو ناز ما از در ما در آم ...66شمارهٔ ۱۰۴۱: کدام سر که ندارد دماغ سودانی 67شمارهٔ ۱۰۴۲: گر از در به تیم برانی نو دانی 68شمارهٔ ۱۰۴۳: گر از شاخ دولت گلی چیدمی 69شمارهٔ ۱۰۴۴: اگر او یاد من دلخسته کردی 70شمارهٔ ۱۰۴۵: گر باد سوی خاک من آرد ز تو بویی 71شمارهٔ ۱۰۴۶: گر به پاکی خضر وقتی و روح القدسی 72شمارهٔ ۱۰۴۷: گر بردرت این اشک چو سیلاب گذشتی 73شمارهٔ ۱۰۴۸: گر بری دست به آئینه و در خود نگر ...74شمارهٔ ۱۰۴۹: گر به فردوسی از حریم وصل نگشانی ...75شمارهٔ ۱۰۵۰: گر به من یار شوی ور نشوی 76شمارهٔ ۱۰۵۱: گر تو دل ما سوختی از آتش دوری 77شمارهٔ ۱۰۵۲: گر زلف خود به فتنه و شوخی رها کن ...78شمارهٔ ۱۰۵۳: گر گم شوی از خود خبر بار بیایی 79شمارهٔ ۱۰۵۴: گر لذت خونریزی آن غمزه شناسی 80شمارهٔ ۱۰۵۵: گر همه وقتی همه دل خون نیی 81شمارهٔ ۱۰۵۶: گفتم ای سیم ذقن گفت کرا می گوئی 82شمارهٔ ۱۰۵۷: گل و رخسار تو دارند به هم یکرنگی 83شمارهٔ ۱۰۵۸: مبارک منزلی خوش سرزمینی 84شمارهٔ ۱۰۵۹: مپوشان روی خود ای شوخ خود رای 85شمارهٔ ۱۰۶۰: مرا در درد بی باری دریغا بار بای ...86شمارهٔ ۱۰۶۱: مرا زیبد به چوگان سر زلفت نظرباز ...87شمارهٔ ۱۰۶۲: من آن بهتر که باشم رند و عامی 88شمارهٔ ۱۰۶۳: من اوصاف حست ندانم کماهی 89شمارهٔ ۱۰۶۴: من کیستم که ورزم سودای چون تو با ...90شمارهٔ ۱۰۶۵: من کیم گفتی که گویم خاک نعلین من ...91شمارهٔ ۱۰۶۶: مویت از عنبر تر فرق ندارد مویی 92شمارهٔ ۱۰۶۷: ناوک غمزه چو هر سو به شتاب انداز ...93شمارهٔ ۱۰۶۸: ندارد دلم طاقت بی توی 94شمارهٔ ۱۰۶۹: ندانم کی به دام من در افتی 95شمارهٔ ۱۰۷۰: نشان خاک پای او اگر می یافتم جای ...96شمارهٔ ۱۰۷۱: نیست بهای جان بسی پیش تو چون کشد ...97شمارهٔ ۱۰۷۲: ورای آن چه سعادت بود که ناگاهی 98شمارهٔ ۱۰۷۳: وصال اوست بخت ما نبینم آن به بید ...99شمارهٔ ۱۰۷۴: هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی 100شمارهٔ ۱۰۷۵: هر لحظه به غمزه دل ریشم چه خراشی 101شمارهٔ ۱۰۷۶: هر لحظه بما از نو رسد تحفة دردی 102شمارهٔ ۱۰۷۷: هر لحظه غمزه ها به جفا نیز می کن ...103شمارهٔ ۱۰۷۸: ما رسی هیچ شب ای مه از وطن جانب ...104شمارهٔ ۱۰۷۹: یارب این درد دل و فرقت جانان تاک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ