کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش آرزونی شکسته بودم
    با زلف کجش نشسته بودم
    پیوند به آن طناب کرده
    از رشته جان گسسته بودم
    دست من و زلف یار حاشا
    بر خویش دروغ بسته بودم
    خوش بود دلم به ناز آن چشم
    از غمزه اگرچه خسته بودک
    تا بر کف پاش مالم این روی
    صد باره به اشک شسته بودم
    از آتش هجر چشم به دور
    آن شب چو سپند جسته بودم
    فی الجمله به دولت رخ دوست
    از ننگ کمال رسته بودم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha