به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کمال الدین خجندی

کمال الدین خجندیغزل هاشمارهٔ ۷۰۶: ترا در دل وفا باشد چه دانم

1660عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ترا در دل وفا باشد چه دانم
ز خوبان این کرا باشد چه دانم
فکندی وصل خود با روز دیگر
پس از مردن دوا باشد چه دانم
بکش گفتم مرا گفتی روا نیست
چنین کشتن روا باشد چه دانم
دعا ناگفته داری نسد دشنام
عطا پیش از دعا باشد چه دانم
به دیدن قانعم گفتم ز تو گفت
قناعت در گدا باشد چه دانم
مرا گفتی کجا باشد دل تو
چنین مسکین کجا باشد چه دانم
کمال این ریش را مرهم صبوریست
و لیکن آن ترا باشد چه دانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۰۵: ترا چون چشم خود دیگر به مردم دید ...2شمارهٔ ۷۰۶: ترا در دل وفا باشد چه دانم 3شمارهٔ ۷۰۷: ترا شوخ اندک وفا گفته ایم 4شمارهٔ ۷۰۸: را که هست ز ساعد در آستین پرسیم 5شمارهٔ ۷۰۹: ترا گر بی وفا گفتم چه گفتم 6شمارهٔ ۷۱۰: جان دارم و دل دارم سر دارم و زر د ...7شمارهٔ ۷۱۱: چرا رنجید بار از من گناه خود نمی ...8شمارهٔ ۷۱۲: چون روز روشن است که ما رند و عاشق ...9شمارهٔ ۷۱۳: چه بودی گر شبی در خواب رفتی چشم ب ...10شمارهٔ ۷۱۴: چه خسته میکنی ای جان به غمزه خاطر ...11شمارهٔ ۷۱۵: چه خوش بود آن شبی کز در در آمد با ...12شمارهٔ ۷۱۶: چه خوشتر دولتی زینم که دایم با تو ...13شمارهٔ ۷۱۷: چه رنجم از تو گر کشتی به نازم 14شمارهٔ ۷۱۸: حقوق ناز و عتاب حبیب من دانم 15شمارهٔ ۷۱۹: خال ب نسته داغ جانم 16شمارهٔ ۷۲۰: خیال چشم و ابرویت شبی در خواب مید ...17شمارهٔ ۷۲۱: دارم آن سر که سر زلف نگاری گیرم 18شمارهٔ ۷۲۲: در دست در درونم درمان آن ندانم 19شمارهٔ ۷۲۳: درین زحمت که این نوبت من از ریش د ...20شمارهٔ ۷۲۴: دل برفت از دست ما تنها نه دل دلدا ...21شمارهٔ ۷۲۵: دل ز چشم او به نازی مست شد بی خوی ...22شمارهٔ ۷۲۶: دل گرفت از بتان به رویم 23شمارهٔ ۷۲۷: دل نیست بدستم بر دلیر چه فرستم 24شمارهٔ ۷۲۸: دوش آرزونی شکسته بودم 25شمارهٔ ۷۲۹: دوش با خود ترانه می گفتم 26شمارهٔ ۷۳۰: دوش بی روی تو روی از خون دل برداش ...27شمارهٔ ۷۳۱: رحمت آری و کنی چاره این درد نهانم 28شمارهٔ ۷۳۲: رخ بپوشید و جگره میسوزدم 29شمارهٔ ۷۳۳: رخت رشک قمر گفتیم گفتیم 30شمارهٔ ۷۳۴: رفت از دست من آن زیبانگاری چون کن ...31شمارهٔ ۷۳۵: روز عید است و من امروز بر آن در م ...32شمارهٔ ۷۳۶: روز نشاطست و عیش باده بیارید و جا ...33شمارهٔ ۷۳۷: روز وشب از غم عشق تودر اندیشه درم 34شمارهٔ ۷۳۸: رویت گل سیراب نگوئیم چه گوئیم 35شمارهٔ ۷۳۹: ز ابرویت به محراب نیازم 36شمارهٔ ۷۴۰: زیر لب قند مکرر سخنت را گفتم 37شمارهٔ ۷۴۱: ساقی بیار شیشه می تا به هم خوریم 38شمارهٔ ۷۴۲: سالها شد که در تک و پوییم 39شمارهٔ ۷۴۳: سحر خروش کنان بر درت گذر کردیم 40شمارهٔ ۷۴۴: سر بر در توأم بنگر سربلندیم 41شمارهٔ ۷۴۵: سر زلف تو کرد آخر به سودانی گرفتا ...42شمارهٔ ۷۴۶: سر که بر پای تو بنهادم از آن بردا ...43شمارهٔ ۷۴۷: شاه مرغانم سوی تخت سلیمان می پرم 44شمارهٔ ۷۴۸: شب که ز حسرت رخت چشم به ماه کرده ...45شمارهٔ ۷۴۹: شبی که بی رخ آن شمع مه جبین باشم 46شمارهٔ ۷۵۰: شوخ چشمیم کشد دل که کشد از نازم 47شمارهٔ ۷۵۱: صحبت عاشق و حبیب بهم 48شمارهٔ ۷۵۲: صحبت بار بهشتی ست پر از ناز و نعی ...49شمارهٔ ۷۵۳: صد جان ز لبت بوام گیرم 50شمارهٔ ۷۵۴: صفت زلف کجت راست نباید به قلم 51شمارهٔ ۷۵۵: عشق تو داغ بندگی باز کشیده بر دلم 52شمارهٔ ۷۵۶: عمریست کز دیار تو محروم مانده ایم 53شمارهٔ ۷۵۷: عمریست که از خلوته در میکده مسئور ...54شمارهٔ ۷۵۸: عید می آید و وقتست که در مه نگریم 55شمارهٔ ۷۵۹: غم دوست من مغتنم می شمارم 56شمارهٔ ۷۶۰: قدحی بیار ساقی که ز تویه شرمسارم 57شمارهٔ ۷۶۱: قراری کرده ام با شود که چون در پی ...58شمارهٔ ۷۶۲: گر به میخانه حریف می و شاهد باشم 59شمارهٔ ۷۶۳: گر بی تو یک دو دم من بیمار زیستم 60شمارهٔ ۷۶۴: گر تو سر خواهی ز من سر با تو ببار ...61شمارهٔ ۷۶۵: گر جان ز من دلشده خواهی بسپارم 62شمارهٔ ۷۶۶: گر خود هزار سنگ ملامت به سر خورم 63شمارهٔ ۷۶۷: گر دل طلبی از من جان هم به تو در ...64شمارهٔ ۷۶۸: گر دهد دستم کز آن عارض نقابش بر ک ...65شمارهٔ ۷۶۹: گر کام خود از لبت بگیرم 66شمارهٔ ۷۷۰: گر گذاری که با تو در نگویم 67شمارهٔ ۷۷۱: اگر من از عشق آن دو رخ میرم 68شمارهٔ ۷۷۲: گفت دلدارم که از هجران دلت خون می ...69شمارهٔ ۷۷۳: گفت بار از غیر ما پوشان نظر گفتم ...70شمارهٔ ۷۷۴: ما از نو سخنور جهانیم 71شمارهٔ ۷۷۵: ما از شراب و شاهد صد بار توبه کرد ...72شمارهٔ ۷۷۶: ما از لب تو کام ندیدیم و گذشتیم 73شمارهٔ ۷۷۷: ما با غم تو خرم و آسوده خاطربم 74شمارهٔ ۷۷۸: ما به سودای تو دامن ز جهان در چید ...75شمارهٔ ۷۷۹: ما چو قطع نظر از روی نکو نتوانیم 76شمارهٔ ۷۸۰: ما خانه دل جای تمنای تو کردیم 77شمارهٔ ۷۸۱: ما در حریم مجلس عشاق محرمیم 78شمارهٔ ۷۸۲: ما درین شهر به دام صنمی در بندیم 79شمارهٔ ۷۸۳: ما را سر آنست که در پای تو افتیم 80شمارهٔ ۷۸۴: ما رند و قلندر صفت و عاشق و مستیم 81شمارهٔ ۷۸۵: ما ز سگان درت بیشتر و کمتریم 82شمارهٔ ۷۸۶: ما لبت را نمک، شوان ملاحت خوانیم 83شمارهٔ ۷۸۷: مرا گویند باران کیست بار تو چرا گ ...84شمارهٔ ۷۸۸: مریض عشقم و درد تو دارم 85شمارهٔ ۷۸۹: من ازین خرقه آلوده که در بر دارم 86شمارهٔ ۷۹۰: من برین در بندهام تا زنده ام 87شمارهٔ ۷۹۱: من ترا مانده به هر بار کجا بار شو ...88شمارهٔ ۷۹۲: من ترک زهد کرده و رندی گزیده ام 89شمارهٔ ۷۹۳: من دل خسته به درد تو دوا یافته ام 90شمارهٔ ۷۹۴: من ز بویش بیخوده و دیوانه ام 91شمارهٔ ۷۹۵: من ز جانان به جان گریخته ام 92شمارهٔ ۷۹۶: من ز غمت خرم و به یاد تو شادم 93شمارهٔ ۷۹۷: من زمهرت هر سحر کز سوز دل دم میزن ...94شمارهٔ ۷۹۸: من طاقت دوری ز رخ یار ندارم 95شمارهٔ ۷۹۹: من که از وصل تو ای دوست جدا می با ...96شمارهٔ ۸۰۰: من و درد تو آنگه باد مرهم 97شمارهٔ ۸۰۱: من همچو گردم در رهت زآن رو طلبکار ...98شمارهٔ ۸۰۲: مهی نشست خیال رخت به خانه چشم 99شمارهٔ ۸۰۳: نام آن لب به خط سبز به جانی دیدم 100شمارهٔ ۸۰۴: نرود نقش خیال تو زمانی ز ضمیرم 101شمارهٔ ۸۰۵: نقد جان چیست که در دامن جانان ریز ...102شمارهٔ ۸۰۶: نیست جز غم بینو خوردن دیگرم 103شمارهٔ ۸۰۷: وصف دهن تنگ تو من هیچ نگویم 104شمارهٔ ۸۰۸: هر شبی تا به سحر دست دعا بگشایم 105شمارهٔ ۸۰۹: هر شبی خاک درت از گریه پر خون می ...106شمارهٔ ۸۱۰: هرگاه که به ناکامی دور از لب بار ...107شمارهٔ ۸۱۱: بار اشکم دید و شد بر من رحیم 108شمارهٔ ۸۱۲: یار من بار دگر می طلبد دانستم 109شمارهٔ ۸۱۳: بار هر چند به ناحق طلبه آزارم 110شمارهٔ ۸۱۴: یک شب نسیم زلفت از حلقه شنودم 111شمارهٔ ۸۱۵: آتش دوری دل ما بر نتابد بیش ازین 112شمارهٔ ۸۱۶: آمد درون دل غمت دیگر نمی آید برون 113شمارهٔ ۸۱۷: آمد لب تو باز بصد نازه در سخن 114شمارهٔ ۸۱۸: امروز بحمدالله فارغ شدم از دشمن 115شمارهٔ ۸۱۹: ای بدل نزدیک و دور از دیدن گریان ...116شمارهٔ ۸۲۰: ای خوش آن باد که از کوی تو آید بر ...117شمارهٔ ۸۲۱: ای عادت قدیمت دلهای ما شکستن 118شمارهٔ ۸۲۲: ای غمت آرام جان عاشقان 119شمارهٔ ۸۲۳: ای غمت فوت جان سوختگان 120شمارهٔ ۸۲۴: ای لبت چون شکر و نقل دهان نیز چنا ...121شمارهٔ ۸۲۵: ای نهاده بار هجران بر دل پر درد م ...122شمارهٔ ۸۲۶: با درد تو آرمید نتوان 123شمارهٔ ۸۲۷: بحر عشقت بحر بی پایاب گفتن میتوان 124شمارهٔ ۸۲۸: بدیده سوی تو حیف آیدم گذر کردن 125شمارهٔ ۸۲۹: برخ قدر گل و گلزار بشکن 126شمارهٔ ۸۳۰: بر درت بی آب شد اشکم ز بسیار آمدن 127شمارهٔ ۸۳۱: برگ گل خواندمش از لطف برنجید ز من 128شمارهٔ ۸۳۲: تا رفتی از برم شده ام زار و ناتوا ...129شمارهٔ ۸۳۳: ترک دل گفت آن دو چشم و دل ز تیر غ ...130شمارهٔ ۸۳۴: چشم اگر اینست و ابرو این و ناز و ...131شمارهٔ ۸۳۵: چو زلف یار ز خود لازم است ببریدن 132شمارهٔ ۸۳۶: چه خوش است از تو بوس بخوشی نیاز ک ...133شمارهٔ ۸۳۷: حدیث بار شیرین لب نگنجد در دهان م ...134شمارهٔ ۸۳۸: خاک پایت دوست دارد روی من 135شمارهٔ ۸۳۹: خبری بافتم از بار مپرسید ز من 136شمارهٔ ۸۴۰: خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان 137شمارهٔ ۸۴۱: خوشا در کوی دلبر آرمیدن 138شمارهٔ ۸۴۲: خوش است بر لب معشوق مست بوسیدن 139شمارهٔ ۸۴۳: خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ...140شمارهٔ ۸۴۴: داری لب و دهانی شیرین ولی چه شیری ...141شمارهٔ ۸۴۵: در سر زنجیر زلف او من بی عقل و دی ...142شمارهٔ ۸۴۶: دلا نحفه جان به جانان رسان 143شمارهٔ ۸۴۷: دل است جایش و با دیده فتاده به خو ...144شمارهٔ ۸۴۸: دلبر نازک دل من هر زمان رنجد ز من 145شمارهٔ ۸۴۹: دل که میرفت ز خود چون نرود باز چن ...146شمارهٔ ۸۵۰: دلم را صبر ممکن نیست از روی نکو ک ...147شمارهٔ ۸۵۱: دل من عاشق باریست که گفتن نتوان 148شمارهٔ ۸۵۲: دل نثار زلف جانان کرد جان خویشتن 149شمارهٔ ۸۵۳: دوستان مرحمتی بر دل بیچاره من 150شمارهٔ ۸۵۴: راز عشقت ز دل آمد به زبان 151شمارهٔ ۸۵۵: روی او از زلف دیدن می توان 152شمارهٔ ۸۵۶: زلف بر دوش آن پری در ماهتاب آمد ب ...153شمارهٔ ۸۵۷: زنشاط و عیش بادا لب تو همیشه خندا ...154شمارهٔ ۸۵۸: زیر پا دامن کشان زلف دوتای او ببی ...155شمارهٔ ۸۵۹: سرو می ماند به قد یار من 156شمارهٔ ۸۶۰: سوخت به داغ غم چنان دل که نماند ا ...157شمارهٔ ۸۶۱: سوخت جانم تا ز پا افتاد زلفت بر ذ ...158شمارهٔ ۸۶۲: سوختی ای مرهم جانها درون ریش من 159شمارهٔ ۸۶۳: شبی خواهم چو شمعش لب گزیدن 160شمارهٔ ۸۶۴: شبی نگذرد بر دوچشم اشک گلگون 161شمارهٔ ۸۶۵: شه لشکر کش ما برد از ما عقل و هوش ...162شمارهٔ ۸۶۶: طوطی ب نو دید و در افتاد در سخن 163شمارهٔ ۸۶۷: عاشق کیست دلم باز نخواهم گفتن 164شمارهٔ ۸۶۸: عاشقی چیست مقیم در جانان بودن 165شمارهٔ ۸۶۹: عشق حالیست که جبریل بر آن نیست ام ...166شمارهٔ ۸۷۰: قدمت آن با الف با سرو سیمین 167شمارهٔ ۸۷۱: کارم ز دست شد نظری کن بکار من 168شمارهٔ ۸۷۲: که خبر برد به بار از من مبتلای غم ...169شمارهٔ ۸۷۳: گر سرزنیغ نیزت دارد سر بریدن 170شمارهٔ ۸۷۴: گر شبی آن مه ز منزل بی نقاب آید ب ...171شمارهٔ ۸۷۵: گر قد همچو سروش در بر توان گرفتن 172شمارهٔ ۸۷۶: ما باز دل نهادیم بر جور دلستانان 173شمارهٔ ۸۷۷: مرا که خرقة ارزق به باده شد گلگون 174شمارهٔ ۸۷۸: من نخواهم دیده از رویت دگر برداشت ...175شمارهٔ ۸۷۹: من و محنت تو زهی راحت من 176شمارهٔ ۸۸۰: مه عیدت مبارک باد ای خورشید مهروی ...177شمارهٔ ۸۸۱: میزند بر آتش دل جوش می آب اینچنین 178شمارهٔ ۸۸۲: نخواهم بیش از این از خلق راز خویش ...179شمارهٔ ۸۸۳: نمی دهد دهنت کام ما از آن لب شیری ...180شمارهٔ ۸۸۴: توش کن خواجه على رغم صراحی شکنان 181شمارهٔ ۸۸۵: په جویست آن روان در فر شیرین 182شمارهٔ ۸۸۶: نیست بازی با رخ او عشق پنهان باخت ...183شمارهٔ ۸۸۷: هر دمی با دگری ناز مکن 184شمارهٔ ۸۸۸: آنکه رنگی نیست کس را از لب رنگین ...185شمارهٔ ۸۸۹: آه که خاک راه شد دیده من براه تو 186شمارهٔ ۸۹۰: اگر دشنام می گونی مرا گو 187شمارهٔ ۸۹۱: ای حریم کعبه دل کوی تو 188شمارهٔ ۸۹۲: ای دلاویزتر از رشته جان کا کل تو 189شمارهٔ ۸۹۳: ای دل حکایت غم خود با صبا بگو 190شمارهٔ ۸۹۴: ای دل غلام أو شدی ای من غلام تو 191شمارهٔ ۸۹۵: ای کاش رفتمی چو صبا در حریم تو 192شمارهٔ ۸۹۶: ای نور دیده را نگرانی بسوی تو 193شمارهٔ ۸۹۷: بی لب ساقی مرا می فرود در گلو 194شمارهٔ ۸۹۸: چاره کس نکند غمزه خونخواره تو 195شمارهٔ ۸۹۹: چو در جان کرد و دل جا غمزه تو 196شمارهٔ ۹۰۰: دل سوی او رفت جان هم گرو برو 197شمارهٔ ۹۰۱: دل ضعیف به یکباره ناتوان شد ازو 198شمارهٔ ۹۰۲: دو بوسم که گفتی اگر گویم آن کو 199شمارهٔ ۹۰۳: زهی زان قامت رعنای دلجو 200شمارهٔ ۹۰۴: سرخوش است ای پسر مرا باتو 201شمارهٔ ۹۰۵: غلام پیر خراباتم و طبیعت او 202شمارهٔ ۹۰۶: گر تیر کشی از طرف غمزة جادو 203شمارهٔ ۹۰۷: اگر مرا صد سر بود هر یک پر از سود ...204شمارهٔ ۹۰۸: گفت کئی تو من بنده تو 205شمارهٔ ۹۰۹: گفتمش ماه پر است آن چهره گفتا پر ...206شمارهٔ ۹۱۰: گفتم ملکی با بشری گفت که هردو 207شمارهٔ ۹۱۱: گفته از ما دلت بردار زنهار این مگ ...208شمارهٔ ۹۱۲: ما به کلی طمع وصل بریدیم از تو 209شمارهٔ ۹۱۳: نداند قدر حسنت کس به از تو 210شمارهٔ ۹۱۴: آن عارض و رخسار و جبین هست در سه ...211شمارهٔ ۹۱۵: از فرقت نو هر دم خون بارم از دو د ...212شمارهٔ ۹۱۶: اشک چو لعل ریزد آن لب مرا ز دیده 213شمارهٔ ۹۱۷: ای از حدیث زلف توام بر زبان گره 214شمارهٔ ۹۱۸: ای با لب شیرین سخنت تلخ فتاده 215شمارهٔ ۹۱۹: ای چو چشم خوش تو چشم کسی کم دیده 216شمارهٔ ۹۲۰: ای خط مشکبار تو پیچیده گرد ماه 217شمارهٔ ۹۲۱: ای دل ریش من از جور تو غمگین گونه 218شمارهٔ ۹۲۲: ای رخ و زلف سیاه تو شب تیره و ماه 219شمارهٔ ۹۲۳: ای روان گرد درت اشک روان پیوسته 220شمارهٔ ۹۲۴: ای شیشۂ دل ما در زیر پا شکسته 221شمارهٔ ۹۲۵: ای لب و گفتار تور شیرین همه 222شمارهٔ ۹۲۶: ای مردم در چشمم مثل رخت ندیده 223شمارهٔ ۹۲۷: ای منت جانفشان دیرینه 224شمارهٔ ۹۲۸: ای نبات قد سبزت شکرستان همه 225شمارهٔ ۹۲۹: به ابروان تو زاهد چو چشم وا کرده 226شمارهٔ ۹۳۰: با تو در دل نبایدم رخ ماه 227شمارهٔ ۹۳۱: باد آرد بر من بوی نو ناگه ناگه 228شمارهٔ ۹۳۲: برهگذار قد بار دیدم از ناگاه 229شمارهٔ ۹۳۳: بناز کشتن او بازم آرزوست چه چاره 230شمارهٔ ۹۳۴: بیروی او ز دیدۂ بینا چه فایده 231شمارهٔ ۹۳۵: بینم ابروی تو پیوسته مه نو گه گه 232شمارهٔ ۹۳۶: تا توانی دل مشتاق بدست آری به 233شمارهٔ ۹۳۷: چو چشم مست تو دیدم خمارم از دیده 234شمارهٔ ۹۳۸: چندین چه بلا و درد است این آه 235شمارهٔ ۹۳۹: خواهم که کنم بار دگر در تو نظاره 236شمارهٔ ۹۴۰: در پای تو تنها به سر ماست فتاده 237شمارهٔ ۹۴۱: دلم به زخم زبانها نگردد آزرده 238شمارهٔ ۹۴۲: دلم ترسد در آن زلف خمیده 239شمارهٔ ۹۴۳: روی خوب از من مشتاق نپوشانی به 240شمارهٔ ۹۴۴: زاد راه عاشقان اشک است و روی زرد ...241شمارهٔ ۹۴۵: زیر پا از زلف مشکین گه گهی میکن ن ...242شمارهٔ ۹۴۶: شبت خوش باد ای باد سحرگاه 243شمارهٔ ۹۴۷: کحل بصر نیست جز آن خاک راه 244شمارهٔ ۹۴۸: گر سر طلبی بر درت آریم به دیده 245شمارهٔ ۹۴۹: گفتم شکرست آن به دهان گفت ترا چه 246شمارهٔ ۹۵۰: ب بار برهم چرا زد ز پسته 247شمارهٔ ۹۵۱: ما جگر سوختگان داغ تو داریم همه 248شمارهٔ ۹۵۲: مرا که روی تو بینم چه حاجت است 249شمارهٔ ۹۵۳: هر نیر کز تو بر دل غم پرور آمده 250شمارهٔ ۹۵۴: هر نیر که بر جان ز تو از دور رسید ...251شمارهٔ ۹۵۵: ای بار نازنین مگر از فتنه زاده ای 252شمارهٔ ۹۵۶: باز خود را چو گل تازه بر آراسته ا ...253شمارهٔ ۹۵۷: تا برخسار مه از غالیه چوگان زده ا ...254شمارهٔ ۹۵۸: چرا جنییت شاهی بظلم تاخته ای 255شمارهٔ ۹۵۹: گر همه وقتی همه دلخون نه ای 256شمارهٔ ۹۶۰: لیست آن بگو با شکر خورده ای 257شمارهٔ ۹۶۱: آشوب جانی شوخ جهانی 258شمارهٔ ۹۶۲: آن شوخ دی براهی میرفت همچو شاهی 259شمارهٔ ۹۶۳: از در خویش مرا بر در غیری بری 260شمارهٔ ۹۶۴: اگر در کشتنم تأخیر کردی 261شمارهٔ ۹۶۵: اگر ز محنت دنیا خلاص می طلبی 262شمارهٔ ۹۶۶: ای آفتاب روی تو در اوج دلبری 263شمارهٔ ۹۶۷: ای آیت حسن از رخ خوب تو مثالی 264شمارهٔ ۹۶۸: ای از خط تو زنگ بر آئینه شاهی 265شمارهٔ ۹۶۹: ای بوده با تو ما را خویشی و آشنائ ...266شمارهٔ ۹۷۰: ای درد درون جان چه باشی 267شمارهٔ ۹۷۱: ای دل این بیچارگی و مستمندی تا یک ...268شمارهٔ ۹۷۲: ای دهان تو قند و لب همه می 269شمارهٔ ۹۷۳: ای رخت آیت حسن و دهنت لطف خدای 270شمارهٔ ۹۷۴: ای صبا برخاک کوی یار ما خوش میروی 271شمارهٔ ۹۷۵: ای صبا تاکی به زلف بار بازی می کن ...272شمارهٔ ۹۷۶: ای گل روی ترا چون من بهر سو بلبلی 273شمارهٔ ۹۷۷: این چه نبهاست وین چه شیرینی 274شمارهٔ ۹۷۸: ای ولوله عشق تو بره هر ر کویی 275شمارهٔ ۹۷۹: با تو ه را نمی رسد دعوی 276شمارهٔ ۹۸۰: باز به ناز کش مرا چیست که ناز می ...277شمارهٔ ۹۸۱: باز بگذشتی بر آن زلفه ای نسیم مشک ...278شمارهٔ ۹۸۲: باز دست از جانفشانان بر فشاندی 279شمارهٔ ۹۸۳: بازم از طلعت خود دیده منور کردی 280شمارهٔ ۹۸۴: با مسکنت و عجز و ضعیفی وفقیری 281شمارهٔ ۹۸۵: با من این بودت ز اول شرط باری 282شمارهٔ ۹۸۶: بچشم جان چو چراغی که در میان ز جا ...283شمارهٔ ۹۸۷: بجز نور و ضیاء و گرمی از آذر چه م ...284شمارهٔ ۹۸۸: بده ساقی شراب ارغوانی 285شمارهٔ ۹۸۹: بر سر راه طلب بافت گدانی گهری 286شمارهٔ ۹۹۰: بر گل به پای سرو چو رفتار می کنی 287شمارهٔ ۹۹۱: بر من بیدل اگر جور و ستم فرمودی 288شمارهٔ ۹۹۲: برویت بنگرم ناگه نرنجی 289شمارهٔ ۹۹۳: بکوی عشق باشی شیر مردی 290شمارهٔ ۹۹۴: به مجلسی که بمستان ز لب شراب دهی 291شمارهٔ ۹۹۵: به باران کهن یاری نکردی 292شمارهٔ ۹۹۶: تا خلوت دل خالی از اغیار نیابی 293شمارهٔ ۹۹۷: تا کی ای مونس دلم بیموجی غمگین کن ...294شمارهٔ ۹۹۸: تب چرا درد سر آورد بنازک بدمی 295شمارهٔ ۹۹۹: ترا چگونه توان گفت یوسف ثانی 296شمارهٔ ۱۰۰۰: ترا دیده هر بار دیدی چه بودی 297شمارهٔ ۱۰۰۱: ترکمن مه بود بترکی آی 298شمارهٔ ۱۰۰۲: تن در پی جان می رود ای بخت کجانی 299شمارهٔ ۱۰۰۳: تو چشم آنکه حق بینی نداری 300شمارهٔ ۱۰۰۴: نو درد نداری و رخ زرد نداری 301شمارهٔ ۱۰۰۵: تو سروی و گل خندان همانکه میدانی 302شمارهٔ ۱۰۰۶: چرا به تحفه دردم همیشه ننوازی 303شمارهٔ ۱۰۰۷: چرا هر دم از پیش ما میگریزی 304شمارهٔ ۱۰۰۸: چشم شوخ و دل سنگین بر سیمین داری 305شمارهٔ ۱۰۰۹: چو تو دشمن از دوست نشناختی 306شمارهٔ ۱۰۱۰: چو گل به لطف نو زد ان نازک اندام ...307شمارهٔ ۱۰۱۱: چه لطف است این که با من مینمائی 308شمارهٔ ۱۰۱۲: چه موجب است که هیچ التفات ما نکن ...309شمارهٔ ۱۰۱۳: حدیث خوشی هیچ با ما نگوئی 310شمارهٔ ۱۰۱۴: خرم آن دم که توأم مونس و همدم با ...311شمارهٔ ۱۰۱۵: خواهم بر تو بردن تن را که شد خیا ...312شمارهٔ ۱۰۱۶: خواهی که به هیچ غم نمیری 313شمارهٔ ۱۰۱۷: دارم ز ابروان تو چشم عنایتی 314شمارهٔ ۱۰۱۸: درین پستی گر آن مه را نیابی 315شمارهٔ ۱۰۱۹: درین ره هرچه جونی آن بیابی 316شمارهٔ ۱۰۲۰: دست ندارم از تو من گرچه زېایم اف ...317شمارهٔ ۱۰۲۱: دگر باره تیغ جفا بر کشیدی 318شمارهٔ ۱۰۲۲: دل رفت به باد دلپذیری 319شمارهٔ ۱۰۲۳: دل ز باران کهن برداشتی 320شمارهٔ ۱۰۲۴: دل شد ز عشق باری شیدا چنانکه دان ...321شمارهٔ ۱۰۲۵: دل شیشه ایست جای خیال تو ای پری 322شمارهٔ ۱۰۲۶: دل که سودای تو می پخت کبابش کردی 323شمارهٔ ۱۰۲۷: دل من به داغ جفا سوختی 324شمارهٔ ۱۰۲۸: دل می کنی جراحت و مرهم نمیدهی 325شمارهٔ ۱۰۲۹: راز معشوق حدیثیست نهان داشتنی 326شمارهٔ ۱۰۳۰: ز دیده در دل دیوانه رفتی 327شمارهٔ ۱۰۳۱: زمن که مهر تو دارم به سینه روی چ ...328شمارهٔ ۱۰۳۲: ز من مپرس که از عاشقان زار کی 329شمارهٔ ۱۰۳۳: سالها گر بنویسم صفت مشتاقی 330شمارهٔ ۱۰۳۴: سیمین بدنی سرو قدی پس دهانی 331شمارهٔ ۱۰۳۵: شیرین لبی شکر دهنی سرو قامتی 332شمارهٔ ۱۰۳۶: صنما در خط سنبل مه تابان داری 333شمارهٔ ۱۰۳۷: طبیب عاشقان آمد بیا بگذار بیدردی 334شمارهٔ ۱۰۳۸: عاشقی و بی دلی بیدلبری 335شمارهٔ ۱۰۳۹: قطره قطره از دریا چو به ساحل آیی 336شمارهٔ ۱۰۴۰: کاش که سرو ناز ما از در ما در آم ...337شمارهٔ ۱۰۴۱: کدام سر که ندارد دماغ سودانی 338شمارهٔ ۱۰۴۲: گر از در به تیم برانی نو دانی 339شمارهٔ ۱۰۴۳: گر از شاخ دولت گلی چیدمی 340شمارهٔ ۱۰۴۴: اگر او یاد من دلخسته کردی 341شمارهٔ ۱۰۴۵: گر باد سوی خاک من آرد ز تو بویی 342شمارهٔ ۱۰۴۶: گر به پاکی خضر وقتی و روح القدسی 343شمارهٔ ۱۰۴۷: گر بردرت این اشک چو سیلاب گذشتی 344شمارهٔ ۱۰۴۸: گر بری دست به آئینه و در خود نگر ...345شمارهٔ ۱۰۴۹: گر به فردوسی از حریم وصل نگشانی ...346شمارهٔ ۱۰۵۰: گر به من یار شوی ور نشوی 347شمارهٔ ۱۰۵۱: گر تو دل ما سوختی از آتش دوری 348شمارهٔ ۱۰۵۲: گر زلف خود به فتنه و شوخی رها کن ...349شمارهٔ ۱۰۵۳: گر گم شوی از خود خبر بار بیایی 350شمارهٔ ۱۰۵۴: گر لذت خونریزی آن غمزه شناسی 351شمارهٔ ۱۰۵۵: گر همه وقتی همه دل خون نیی 352شمارهٔ ۱۰۵۶: گفتم ای سیم ذقن گفت کرا می گوئی 353شمارهٔ ۱۰۵۷: گل و رخسار تو دارند به هم یکرنگی 354شمارهٔ ۱۰۵۸: مبارک منزلی خوش سرزمینی 355شمارهٔ ۱۰۵۹: مپوشان روی خود ای شوخ خود رای 356شمارهٔ ۱۰۶۰: مرا در درد بی باری دریغا بار بای ...357شمارهٔ ۱۰۶۱: مرا زیبد به چوگان سر زلفت نظرباز ...358شمارهٔ ۱۰۶۲: من آن بهتر که باشم رند و عامی 359شمارهٔ ۱۰۶۳: من اوصاف حست ندانم کماهی 360شمارهٔ ۱۰۶۴: من کیستم که ورزم سودای چون تو با ...361شمارهٔ ۱۰۶۵: من کیم گفتی که گویم خاک نعلین من ...362شمارهٔ ۱۰۶۶: مویت از عنبر تر فرق ندارد مویی 363شمارهٔ ۱۰۶۷: ناوک غمزه چو هر سو به شتاب انداز ...364شمارهٔ ۱۰۶۸: ندارد دلم طاقت بی توی 365شمارهٔ ۱۰۶۹: ندانم کی به دام من در افتی 366شمارهٔ ۱۰۷۰: نشان خاک پای او اگر می یافتم جای ...367شمارهٔ ۱۰۷۱: نیست بهای جان بسی پیش تو چون کشد ...368شمارهٔ ۱۰۷۲: ورای آن چه سعادت بود که ناگاهی 369شمارهٔ ۱۰۷۳: وصال اوست بخت ما نبینم آن به بید ...370شمارهٔ ۱۰۷۴: هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی 371شمارهٔ ۱۰۷۵: هر لحظه به غمزه دل ریشم چه خراشی 372شمارهٔ ۱۰۷۶: هر لحظه بما از نو رسد تحفة دردی 373شمارهٔ ۱۰۷۷: هر لحظه غمزه ها به جفا نیز می کن ...374شمارهٔ ۱۰۷۸: ما رسی هیچ شب ای مه از وطن جانب ...375شمارهٔ ۱۰۷۹: یارب این درد دل و فرقت جانان تاک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ