به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کمال الدین خجندی

کمال الدین خجندیغزل هاشمارهٔ ۶۶۴: ز حسرت خاک شد این چشم غمناک

1610عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ز حسرت خاک شد این چشم غمناک
به خاک ار پا نهی باری برین خاک
نکر آموخت آن چشم از تو شوخی
چه زود استاد شد شاگرد چالاک
معلقها زند از شادی آن صید
که آویزی پس از بسمل به فتراک
چو از رخ خوی به دامن پاک سازی
شود پاکیومتر آن دامن پاک
ز شبگردی چه ترسم بار در چشم
ندارم روز روشن از عسس پاک
به مرگ محتسب کم خور دل غم
به مقدار مصیبت جامه زن چاک
کمال از خس شپارد کمترت دوست
مگر در دوستی افتاد خاشاک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۶۳: هوای وصل تو دارد غریق بحر فراق 2شمارهٔ ۶۶۴: ز حسرت خاک شد این چشم غمناک 3شمارهٔ ۶۶۵: اگرچه دور بود از تو مه به صد فرسن ...4شمارهٔ ۶۶۶: نارگی می جنبدم در تن چو چنگ 5شمارهٔ ۶۶۷: ز رویم وقت کشتن می رود رنگ 6شمارهٔ ۶۶۸: ای رایت جمال تو نقش نگین دل 7شمارهٔ ۶۶۹: ای ورق گل بهشت از رخ نازکت خجل 8شمارهٔ ۶۷۰: به زلف و خال تو کردی خون خویش سبی ...9شمارهٔ ۶۷۱: بی تو مرا خواب و خیال وصال 10شمارهٔ ۶۷۲: پری به حسن و لطافت نداشت با همه ح ...11شمارهٔ ۶۷۳: زاهد شهرم ز رندی می کند هر دم سؤا ...12شمارهٔ ۶۷۴: مرو مایل به قد تست چه حاجت به دلی ...13شمارهٔ ۶۷۵: عشق حرفی ست که دال است بر آیات کم ...14شمارهٔ ۶۷۶: گر چشم شوخ نست به عاشق کشی مثل 15شمارهٔ ۶۷۷: لاف رندی مزن ای زاهد پاکیزه خصال 16شمارهٔ ۶۷۸: مرا سرگشته میدارد خیال زهد بی حاص ...17شمارهٔ ۶۷۹: مرا گویند عاشق گرد و بیدل 18شمارهٔ ۶۸۰: نیست جز درد سری زین دل غمگین حاصل 19شمارهٔ ۶۸۱: نیست کس را به حسن روی تو قیل 20شمارهٔ ۶۸۲: آن دهان را بدو لب قند مکرر گفتم 21شمارهٔ ۶۸۳: از لب او تاخیری بافتیم 22شمارهٔ ۶۸۴: از لب و زلف او نشان جستم و باز یا ...23شمارهٔ ۶۸۵: ای بخت بارینی که به باران رسانیم 24شمارهٔ ۶۸۶: ای زنگیان زلف ترا شاه چین غلام 25شمارهٔ ۶۸۷: با تو از دل نشانه یافته ام 26شمارهٔ ۶۸۸: باز در آن کو گذری بافتم 27شمارهٔ ۶۸۹: باز در عشق یکی دل به غلامی دادم 28شمارهٔ ۶۹۰: باز می بیخودی بروی تو خوردیم 29شمارهٔ ۶۹۱: بیوی خویش گردان زنده بازم 30شمارهٔ ۶۹۲: بحمدالله که دیگر بر روی دوستانه د ...31شمارهٔ ۶۹۳: به خالت نسبت مشک ختنا کردم خطا کر ...32شمارهٔ ۶۹۴: به درد تو جز ناله همدم ندارم 33شمارهٔ ۶۹۵: بر آمد جان ز شوق آن دهانم 34شمارهٔ ۶۹۶: بسی درد از غم عشقت کشیدم 35شمارهٔ ۶۹۷: بکش به ناز مرا ای به غمزه آفت مرد ...36شمارهٔ ۶۹۸: بگذار تا به گلشن روی تو بگذریم 37شمارهٔ ۶۹۹: بیا ساقی که بیخ غم به دور گل بران ...38شمارهٔ ۷۰۰: بی تو نفسی که زنده مانم 39شمارهٔ ۷۰۱: پیش رخ نو مه را حسنی چنان ندیدم 40شمارهٔ ۷۰۲: تا خانه دل جای نمنای تو کردیم 41شمارهٔ ۷۰۳: تا دست به زلف بار بردیم 42شمارهٔ ۷۰۴: ترا بر دیده من جاست گفتم 43شمارهٔ ۷۰۵: ترا چون چشم خود دیگر به مردم دید ...44شمارهٔ ۷۰۶: ترا در دل وفا باشد چه دانم 45شمارهٔ ۷۰۷: ترا شوخ اندک وفا گفته ایم 46شمارهٔ ۷۰۸: را که هست ز ساعد در آستین پرسیم 47شمارهٔ ۷۰۹: ترا گر بی وفا گفتم چه گفتم 48شمارهٔ ۷۱۰: جان دارم و دل دارم سر دارم و زر د ...49شمارهٔ ۷۱۱: چرا رنجید بار از من گناه خود نمی ...50شمارهٔ ۷۱۲: چون روز روشن است که ما رند و عاشق ...51شمارهٔ ۷۱۳: چه بودی گر شبی در خواب رفتی چشم ب ...52شمارهٔ ۷۱۴: چه خسته میکنی ای جان به غمزه خاطر ...53شمارهٔ ۷۱۵: چه خوش بود آن شبی کز در در آمد با ...54شمارهٔ ۷۱۶: چه خوشتر دولتی زینم که دایم با تو ...55شمارهٔ ۷۱۷: چه رنجم از تو گر کشتی به نازم 56شمارهٔ ۷۱۸: حقوق ناز و عتاب حبیب من دانم 57شمارهٔ ۷۱۹: خال ب نسته داغ جانم 58شمارهٔ ۷۲۰: خیال چشم و ابرویت شبی در خواب مید ...59شمارهٔ ۷۲۱: دارم آن سر که سر زلف نگاری گیرم 60شمارهٔ ۷۲۲: در دست در درونم درمان آن ندانم 61شمارهٔ ۷۲۳: درین زحمت که این نوبت من از ریش د ...62شمارهٔ ۷۲۴: دل برفت از دست ما تنها نه دل دلدا ...63شمارهٔ ۷۲۵: دل ز چشم او به نازی مست شد بی خوی ...64شمارهٔ ۷۲۶: دل گرفت از بتان به رویم 65شمارهٔ ۷۲۷: دل نیست بدستم بر دلیر چه فرستم 66شمارهٔ ۷۲۸: دوش آرزونی شکسته بودم 67شمارهٔ ۷۲۹: دوش با خود ترانه می گفتم 68شمارهٔ ۷۳۰: دوش بی روی تو روی از خون دل برداش ...69شمارهٔ ۷۳۱: رحمت آری و کنی چاره این درد نهانم 70شمارهٔ ۷۳۲: رخ بپوشید و جگره میسوزدم 71شمارهٔ ۷۳۳: رخت رشک قمر گفتیم گفتیم 72شمارهٔ ۷۳۴: رفت از دست من آن زیبانگاری چون کن ...73شمارهٔ ۷۳۵: روز عید است و من امروز بر آن در م ...74شمارهٔ ۷۳۶: روز نشاطست و عیش باده بیارید و جا ...75شمارهٔ ۷۳۷: روز وشب از غم عشق تودر اندیشه درم 76شمارهٔ ۷۳۸: رویت گل سیراب نگوئیم چه گوئیم 77شمارهٔ ۷۳۹: ز ابرویت به محراب نیازم 78شمارهٔ ۷۴۰: زیر لب قند مکرر سخنت را گفتم 79شمارهٔ ۷۴۱: ساقی بیار شیشه می تا به هم خوریم 80شمارهٔ ۷۴۲: سالها شد که در تک و پوییم 81شمارهٔ ۷۴۳: سحر خروش کنان بر درت گذر کردیم 82شمارهٔ ۷۴۴: سر بر در توأم بنگر سربلندیم 83شمارهٔ ۷۴۵: سر زلف تو کرد آخر به سودانی گرفتا ...84شمارهٔ ۷۴۶: سر که بر پای تو بنهادم از آن بردا ...85شمارهٔ ۷۴۷: شاه مرغانم سوی تخت سلیمان می پرم 86شمارهٔ ۷۴۸: شب که ز حسرت رخت چشم به ماه کرده ...87شمارهٔ ۷۴۹: شبی که بی رخ آن شمع مه جبین باشم 88شمارهٔ ۷۵۰: شوخ چشمیم کشد دل که کشد از نازم 89شمارهٔ ۷۵۱: صحبت عاشق و حبیب بهم 90شمارهٔ ۷۵۲: صحبت بار بهشتی ست پر از ناز و نعی ...91شمارهٔ ۷۵۳: صد جان ز لبت بوام گیرم 92شمارهٔ ۷۵۴: صفت زلف کجت راست نباید به قلم 93شمارهٔ ۷۵۵: عشق تو داغ بندگی باز کشیده بر دلم 94شمارهٔ ۷۵۶: عمریست کز دیار تو محروم مانده ایم 95شمارهٔ ۷۵۷: عمریست که از خلوته در میکده مسئور ...96شمارهٔ ۷۵۸: عید می آید و وقتست که در مه نگریم 97شمارهٔ ۷۵۹: غم دوست من مغتنم می شمارم 98شمارهٔ ۷۶۰: قدحی بیار ساقی که ز تویه شرمسارم 99شمارهٔ ۷۶۱: قراری کرده ام با شود که چون در پی ...100شمارهٔ ۷۶۲: گر به میخانه حریف می و شاهد باشم 101شمارهٔ ۷۶۳: گر بی تو یک دو دم من بیمار زیستم 102شمارهٔ ۷۶۴: گر تو سر خواهی ز من سر با تو ببار ...103شمارهٔ ۷۶۵: گر جان ز من دلشده خواهی بسپارم 104شمارهٔ ۷۶۶: گر خود هزار سنگ ملامت به سر خورم 105شمارهٔ ۷۶۷: گر دل طلبی از من جان هم به تو در ...106شمارهٔ ۷۶۸: گر دهد دستم کز آن عارض نقابش بر ک ...107شمارهٔ ۷۶۹: گر کام خود از لبت بگیرم 108شمارهٔ ۷۷۰: گر گذاری که با تو در نگویم 109شمارهٔ ۷۷۱: اگر من از عشق آن دو رخ میرم 110شمارهٔ ۷۷۲: گفت دلدارم که از هجران دلت خون می ...111شمارهٔ ۷۷۳: گفت بار از غیر ما پوشان نظر گفتم ...112شمارهٔ ۷۷۴: ما از نو سخنور جهانیم 113شمارهٔ ۷۷۵: ما از شراب و شاهد صد بار توبه کرد ...114شمارهٔ ۷۷۶: ما از لب تو کام ندیدیم و گذشتیم 115شمارهٔ ۷۷۷: ما با غم تو خرم و آسوده خاطربم 116شمارهٔ ۷۷۸: ما به سودای تو دامن ز جهان در چید ...117شمارهٔ ۷۷۹: ما چو قطع نظر از روی نکو نتوانیم 118شمارهٔ ۷۸۰: ما خانه دل جای تمنای تو کردیم 119شمارهٔ ۷۸۱: ما در حریم مجلس عشاق محرمیم 120شمارهٔ ۷۸۲: ما درین شهر به دام صنمی در بندیم 121شمارهٔ ۷۸۳: ما را سر آنست که در پای تو افتیم 122شمارهٔ ۷۸۴: ما رند و قلندر صفت و عاشق و مستیم 123شمارهٔ ۷۸۵: ما ز سگان درت بیشتر و کمتریم 124شمارهٔ ۷۸۶: ما لبت را نمک، شوان ملاحت خوانیم 125شمارهٔ ۷۸۷: مرا گویند باران کیست بار تو چرا گ ...126شمارهٔ ۷۸۸: مریض عشقم و درد تو دارم 127شمارهٔ ۷۸۹: من ازین خرقه آلوده که در بر دارم 128شمارهٔ ۷۹۰: من برین در بندهام تا زنده ام 129شمارهٔ ۷۹۱: من ترا مانده به هر بار کجا بار شو ...130شمارهٔ ۷۹۲: من ترک زهد کرده و رندی گزیده ام 131شمارهٔ ۷۹۳: من دل خسته به درد تو دوا یافته ام 132شمارهٔ ۷۹۴: من ز بویش بیخوده و دیوانه ام 133شمارهٔ ۷۹۵: من ز جانان به جان گریخته ام 134شمارهٔ ۷۹۶: من ز غمت خرم و به یاد تو شادم 135شمارهٔ ۷۹۷: من زمهرت هر سحر کز سوز دل دم میزن ...136شمارهٔ ۷۹۸: من طاقت دوری ز رخ یار ندارم 137شمارهٔ ۷۹۹: من که از وصل تو ای دوست جدا می با ...138شمارهٔ ۸۰۰: من و درد تو آنگه باد مرهم 139شمارهٔ ۸۰۱: من همچو گردم در رهت زآن رو طلبکار ...140شمارهٔ ۸۰۲: مهی نشست خیال رخت به خانه چشم 141شمارهٔ ۸۰۳: نام آن لب به خط سبز به جانی دیدم 142شمارهٔ ۸۰۴: نرود نقش خیال تو زمانی ز ضمیرم 143شمارهٔ ۸۰۵: نقد جان چیست که در دامن جانان ریز ...144شمارهٔ ۸۰۶: نیست جز غم بینو خوردن دیگرم 145شمارهٔ ۸۰۷: وصف دهن تنگ تو من هیچ نگویم 146شمارهٔ ۸۰۸: هر شبی تا به سحر دست دعا بگشایم 147شمارهٔ ۸۰۹: هر شبی خاک درت از گریه پر خون می ...148شمارهٔ ۸۱۰: هرگاه که به ناکامی دور از لب بار ...149شمارهٔ ۸۱۱: بار اشکم دید و شد بر من رحیم 150شمارهٔ ۸۱۲: یار من بار دگر می طلبد دانستم 151شمارهٔ ۸۱۳: بار هر چند به ناحق طلبه آزارم 152شمارهٔ ۸۱۴: یک شب نسیم زلفت از حلقه شنودم 153شمارهٔ ۸۱۵: آتش دوری دل ما بر نتابد بیش ازین 154شمارهٔ ۸۱۶: آمد درون دل غمت دیگر نمی آید برون 155شمارهٔ ۸۱۷: آمد لب تو باز بصد نازه در سخن 156شمارهٔ ۸۱۸: امروز بحمدالله فارغ شدم از دشمن 157شمارهٔ ۸۱۹: ای بدل نزدیک و دور از دیدن گریان ...158شمارهٔ ۸۲۰: ای خوش آن باد که از کوی تو آید بر ...159شمارهٔ ۸۲۱: ای عادت قدیمت دلهای ما شکستن 160شمارهٔ ۸۲۲: ای غمت آرام جان عاشقان 161شمارهٔ ۸۲۳: ای غمت فوت جان سوختگان 162شمارهٔ ۸۲۴: ای لبت چون شکر و نقل دهان نیز چنا ...163شمارهٔ ۸۲۵: ای نهاده بار هجران بر دل پر درد م ...164شمارهٔ ۸۲۶: با درد تو آرمید نتوان 165شمارهٔ ۸۲۷: بحر عشقت بحر بی پایاب گفتن میتوان 166شمارهٔ ۸۲۸: بدیده سوی تو حیف آیدم گذر کردن 167شمارهٔ ۸۲۹: برخ قدر گل و گلزار بشکن 168شمارهٔ ۸۳۰: بر درت بی آب شد اشکم ز بسیار آمدن 169شمارهٔ ۸۳۱: برگ گل خواندمش از لطف برنجید ز من 170شمارهٔ ۸۳۲: تا رفتی از برم شده ام زار و ناتوا ...171شمارهٔ ۸۳۳: ترک دل گفت آن دو چشم و دل ز تیر غ ...172شمارهٔ ۸۳۴: چشم اگر اینست و ابرو این و ناز و ...173شمارهٔ ۸۳۵: چو زلف یار ز خود لازم است ببریدن 174شمارهٔ ۸۳۶: چه خوش است از تو بوس بخوشی نیاز ک ...175شمارهٔ ۸۳۷: حدیث بار شیرین لب نگنجد در دهان م ...176شمارهٔ ۸۳۸: خاک پایت دوست دارد روی من 177شمارهٔ ۸۳۹: خبری بافتم از بار مپرسید ز من 178شمارهٔ ۸۴۰: خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان 179شمارهٔ ۸۴۱: خوشا در کوی دلبر آرمیدن 180شمارهٔ ۸۴۲: خوش است بر لب معشوق مست بوسیدن 181شمارهٔ ۸۴۳: خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ...182شمارهٔ ۸۴۴: داری لب و دهانی شیرین ولی چه شیری ...183شمارهٔ ۸۴۵: در سر زنجیر زلف او من بی عقل و دی ...184شمارهٔ ۸۴۶: دلا نحفه جان به جانان رسان 185شمارهٔ ۸۴۷: دل است جایش و با دیده فتاده به خو ...186شمارهٔ ۸۴۸: دلبر نازک دل من هر زمان رنجد ز من 187شمارهٔ ۸۴۹: دل که میرفت ز خود چون نرود باز چن ...188شمارهٔ ۸۵۰: دلم را صبر ممکن نیست از روی نکو ک ...189شمارهٔ ۸۵۱: دل من عاشق باریست که گفتن نتوان 190شمارهٔ ۸۵۲: دل نثار زلف جانان کرد جان خویشتن 191شمارهٔ ۸۵۳: دوستان مرحمتی بر دل بیچاره من 192شمارهٔ ۸۵۴: راز عشقت ز دل آمد به زبان 193شمارهٔ ۸۵۵: روی او از زلف دیدن می توان 194شمارهٔ ۸۵۶: زلف بر دوش آن پری در ماهتاب آمد ب ...195شمارهٔ ۸۵۷: زنشاط و عیش بادا لب تو همیشه خندا ...196شمارهٔ ۸۵۸: زیر پا دامن کشان زلف دوتای او ببی ...197شمارهٔ ۸۵۹: سرو می ماند به قد یار من 198شمارهٔ ۸۶۰: سوخت به داغ غم چنان دل که نماند ا ...199شمارهٔ ۸۶۱: سوخت جانم تا ز پا افتاد زلفت بر ذ ...200شمارهٔ ۸۶۲: سوختی ای مرهم جانها درون ریش من 201شمارهٔ ۸۶۳: شبی خواهم چو شمعش لب گزیدن 202شمارهٔ ۸۶۴: شبی نگذرد بر دوچشم اشک گلگون 203شمارهٔ ۸۶۵: شه لشکر کش ما برد از ما عقل و هوش ...204شمارهٔ ۸۶۶: طوطی ب نو دید و در افتاد در سخن 205شمارهٔ ۸۶۷: عاشق کیست دلم باز نخواهم گفتن 206شمارهٔ ۸۶۸: عاشقی چیست مقیم در جانان بودن 207شمارهٔ ۸۶۹: عشق حالیست که جبریل بر آن نیست ام ...208شمارهٔ ۸۷۰: قدمت آن با الف با سرو سیمین 209شمارهٔ ۸۷۱: کارم ز دست شد نظری کن بکار من 210شمارهٔ ۸۷۲: که خبر برد به بار از من مبتلای غم ...211شمارهٔ ۸۷۳: گر سرزنیغ نیزت دارد سر بریدن 212شمارهٔ ۸۷۴: گر شبی آن مه ز منزل بی نقاب آید ب ...213شمارهٔ ۸۷۵: گر قد همچو سروش در بر توان گرفتن 214شمارهٔ ۸۷۶: ما باز دل نهادیم بر جور دلستانان 215شمارهٔ ۸۷۷: مرا که خرقة ارزق به باده شد گلگون 216شمارهٔ ۸۷۸: من نخواهم دیده از رویت دگر برداشت ...217شمارهٔ ۸۷۹: من و محنت تو زهی راحت من 218شمارهٔ ۸۸۰: مه عیدت مبارک باد ای خورشید مهروی ...219شمارهٔ ۸۸۱: میزند بر آتش دل جوش می آب اینچنین 220شمارهٔ ۸۸۲: نخواهم بیش از این از خلق راز خویش ...221شمارهٔ ۸۸۳: نمی دهد دهنت کام ما از آن لب شیری ...222شمارهٔ ۸۸۴: توش کن خواجه على رغم صراحی شکنان 223شمارهٔ ۸۸۵: په جویست آن روان در فر شیرین 224شمارهٔ ۸۸۶: نیست بازی با رخ او عشق پنهان باخت ...225شمارهٔ ۸۸۷: هر دمی با دگری ناز مکن 226شمارهٔ ۸۸۸: آنکه رنگی نیست کس را از لب رنگین ...227شمارهٔ ۸۸۹: آه که خاک راه شد دیده من براه تو 228شمارهٔ ۸۹۰: اگر دشنام می گونی مرا گو 229شمارهٔ ۸۹۱: ای حریم کعبه دل کوی تو 230شمارهٔ ۸۹۲: ای دلاویزتر از رشته جان کا کل تو 231شمارهٔ ۸۹۳: ای دل حکایت غم خود با صبا بگو 232شمارهٔ ۸۹۴: ای دل غلام أو شدی ای من غلام تو 233شمارهٔ ۸۹۵: ای کاش رفتمی چو صبا در حریم تو 234شمارهٔ ۸۹۶: ای نور دیده را نگرانی بسوی تو 235شمارهٔ ۸۹۷: بی لب ساقی مرا می فرود در گلو 236شمارهٔ ۸۹۸: چاره کس نکند غمزه خونخواره تو 237شمارهٔ ۸۹۹: چو در جان کرد و دل جا غمزه تو 238شمارهٔ ۹۰۰: دل سوی او رفت جان هم گرو برو 239شمارهٔ ۹۰۱: دل ضعیف به یکباره ناتوان شد ازو 240شمارهٔ ۹۰۲: دو بوسم که گفتی اگر گویم آن کو 241شمارهٔ ۹۰۳: زهی زان قامت رعنای دلجو 242شمارهٔ ۹۰۴: سرخوش است ای پسر مرا باتو 243شمارهٔ ۹۰۵: غلام پیر خراباتم و طبیعت او 244شمارهٔ ۹۰۶: گر تیر کشی از طرف غمزة جادو 245شمارهٔ ۹۰۷: اگر مرا صد سر بود هر یک پر از سود ...246شمارهٔ ۹۰۸: گفت کئی تو من بنده تو 247شمارهٔ ۹۰۹: گفتمش ماه پر است آن چهره گفتا پر ...248شمارهٔ ۹۱۰: گفتم ملکی با بشری گفت که هردو 249شمارهٔ ۹۱۱: گفته از ما دلت بردار زنهار این مگ ...250شمارهٔ ۹۱۲: ما به کلی طمع وصل بریدیم از تو 251شمارهٔ ۹۱۳: نداند قدر حسنت کس به از تو 252شمارهٔ ۹۱۴: آن عارض و رخسار و جبین هست در سه ...253شمارهٔ ۹۱۵: از فرقت نو هر دم خون بارم از دو د ...254شمارهٔ ۹۱۶: اشک چو لعل ریزد آن لب مرا ز دیده 255شمارهٔ ۹۱۷: ای از حدیث زلف توام بر زبان گره 256شمارهٔ ۹۱۸: ای با لب شیرین سخنت تلخ فتاده 257شمارهٔ ۹۱۹: ای چو چشم خوش تو چشم کسی کم دیده 258شمارهٔ ۹۲۰: ای خط مشکبار تو پیچیده گرد ماه 259شمارهٔ ۹۲۱: ای دل ریش من از جور تو غمگین گونه 260شمارهٔ ۹۲۲: ای رخ و زلف سیاه تو شب تیره و ماه 261شمارهٔ ۹۲۳: ای روان گرد درت اشک روان پیوسته 262شمارهٔ ۹۲۴: ای شیشۂ دل ما در زیر پا شکسته 263شمارهٔ ۹۲۵: ای لب و گفتار تور شیرین همه 264شمارهٔ ۹۲۶: ای مردم در چشمم مثل رخت ندیده 265شمارهٔ ۹۲۷: ای منت جانفشان دیرینه 266شمارهٔ ۹۲۸: ای نبات قد سبزت شکرستان همه 267شمارهٔ ۹۲۹: به ابروان تو زاهد چو چشم وا کرده 268شمارهٔ ۹۳۰: با تو در دل نبایدم رخ ماه 269شمارهٔ ۹۳۱: باد آرد بر من بوی نو ناگه ناگه 270شمارهٔ ۹۳۲: برهگذار قد بار دیدم از ناگاه 271شمارهٔ ۹۳۳: بناز کشتن او بازم آرزوست چه چاره 272شمارهٔ ۹۳۴: بیروی او ز دیدۂ بینا چه فایده 273شمارهٔ ۹۳۵: بینم ابروی تو پیوسته مه نو گه گه 274شمارهٔ ۹۳۶: تا توانی دل مشتاق بدست آری به 275شمارهٔ ۹۳۷: چو چشم مست تو دیدم خمارم از دیده 276شمارهٔ ۹۳۸: چندین چه بلا و درد است این آه 277شمارهٔ ۹۳۹: خواهم که کنم بار دگر در تو نظاره 278شمارهٔ ۹۴۰: در پای تو تنها به سر ماست فتاده 279شمارهٔ ۹۴۱: دلم به زخم زبانها نگردد آزرده 280شمارهٔ ۹۴۲: دلم ترسد در آن زلف خمیده 281شمارهٔ ۹۴۳: روی خوب از من مشتاق نپوشانی به 282شمارهٔ ۹۴۴: زاد راه عاشقان اشک است و روی زرد ...283شمارهٔ ۹۴۵: زیر پا از زلف مشکین گه گهی میکن ن ...284شمارهٔ ۹۴۶: شبت خوش باد ای باد سحرگاه 285شمارهٔ ۹۴۷: کحل بصر نیست جز آن خاک راه 286شمارهٔ ۹۴۸: گر سر طلبی بر درت آریم به دیده 287شمارهٔ ۹۴۹: گفتم شکرست آن به دهان گفت ترا چه 288شمارهٔ ۹۵۰: ب بار برهم چرا زد ز پسته 289شمارهٔ ۹۵۱: ما جگر سوختگان داغ تو داریم همه 290شمارهٔ ۹۵۲: مرا که روی تو بینم چه حاجت است 291شمارهٔ ۹۵۳: هر نیر کز تو بر دل غم پرور آمده 292شمارهٔ ۹۵۴: هر نیر که بر جان ز تو از دور رسید ...293شمارهٔ ۹۵۵: ای بار نازنین مگر از فتنه زاده ای 294شمارهٔ ۹۵۶: باز خود را چو گل تازه بر آراسته ا ...295شمارهٔ ۹۵۷: تا برخسار مه از غالیه چوگان زده ا ...296شمارهٔ ۹۵۸: چرا جنییت شاهی بظلم تاخته ای 297شمارهٔ ۹۵۹: گر همه وقتی همه دلخون نه ای 298شمارهٔ ۹۶۰: لیست آن بگو با شکر خورده ای 299شمارهٔ ۹۶۱: آشوب جانی شوخ جهانی 300شمارهٔ ۹۶۲: آن شوخ دی براهی میرفت همچو شاهی 301شمارهٔ ۹۶۳: از در خویش مرا بر در غیری بری 302شمارهٔ ۹۶۴: اگر در کشتنم تأخیر کردی 303شمارهٔ ۹۶۵: اگر ز محنت دنیا خلاص می طلبی 304شمارهٔ ۹۶۶: ای آفتاب روی تو در اوج دلبری 305شمارهٔ ۹۶۷: ای آیت حسن از رخ خوب تو مثالی 306شمارهٔ ۹۶۸: ای از خط تو زنگ بر آئینه شاهی 307شمارهٔ ۹۶۹: ای بوده با تو ما را خویشی و آشنائ ...308شمارهٔ ۹۷۰: ای درد درون جان چه باشی 309شمارهٔ ۹۷۱: ای دل این بیچارگی و مستمندی تا یک ...310شمارهٔ ۹۷۲: ای دهان تو قند و لب همه می 311شمارهٔ ۹۷۳: ای رخت آیت حسن و دهنت لطف خدای 312شمارهٔ ۹۷۴: ای صبا برخاک کوی یار ما خوش میروی 313شمارهٔ ۹۷۵: ای صبا تاکی به زلف بار بازی می کن ...314شمارهٔ ۹۷۶: ای گل روی ترا چون من بهر سو بلبلی 315شمارهٔ ۹۷۷: این چه نبهاست وین چه شیرینی 316شمارهٔ ۹۷۸: ای ولوله عشق تو بره هر ر کویی 317شمارهٔ ۹۷۹: با تو ه را نمی رسد دعوی 318شمارهٔ ۹۸۰: باز به ناز کش مرا چیست که ناز می ...319شمارهٔ ۹۸۱: باز بگذشتی بر آن زلفه ای نسیم مشک ...320شمارهٔ ۹۸۲: باز دست از جانفشانان بر فشاندی 321شمارهٔ ۹۸۳: بازم از طلعت خود دیده منور کردی 322شمارهٔ ۹۸۴: با مسکنت و عجز و ضعیفی وفقیری 323شمارهٔ ۹۸۵: با من این بودت ز اول شرط باری 324شمارهٔ ۹۸۶: بچشم جان چو چراغی که در میان ز جا ...325شمارهٔ ۹۸۷: بجز نور و ضیاء و گرمی از آذر چه م ...326شمارهٔ ۹۸۸: بده ساقی شراب ارغوانی 327شمارهٔ ۹۸۹: بر سر راه طلب بافت گدانی گهری 328شمارهٔ ۹۹۰: بر گل به پای سرو چو رفتار می کنی 329شمارهٔ ۹۹۱: بر من بیدل اگر جور و ستم فرمودی 330شمارهٔ ۹۹۲: برویت بنگرم ناگه نرنجی 331شمارهٔ ۹۹۳: بکوی عشق باشی شیر مردی 332شمارهٔ ۹۹۴: به مجلسی که بمستان ز لب شراب دهی 333شمارهٔ ۹۹۵: به باران کهن یاری نکردی 334شمارهٔ ۹۹۶: تا خلوت دل خالی از اغیار نیابی 335شمارهٔ ۹۹۷: تا کی ای مونس دلم بیموجی غمگین کن ...336شمارهٔ ۹۹۸: تب چرا درد سر آورد بنازک بدمی 337شمارهٔ ۹۹۹: ترا چگونه توان گفت یوسف ثانی 338شمارهٔ ۱۰۰۰: ترا دیده هر بار دیدی چه بودی 339شمارهٔ ۱۰۰۱: ترکمن مه بود بترکی آی 340شمارهٔ ۱۰۰۲: تن در پی جان می رود ای بخت کجانی 341شمارهٔ ۱۰۰۳: تو چشم آنکه حق بینی نداری 342شمارهٔ ۱۰۰۴: نو درد نداری و رخ زرد نداری 343شمارهٔ ۱۰۰۵: تو سروی و گل خندان همانکه میدانی 344شمارهٔ ۱۰۰۶: چرا به تحفه دردم همیشه ننوازی 345شمارهٔ ۱۰۰۷: چرا هر دم از پیش ما میگریزی 346شمارهٔ ۱۰۰۸: چشم شوخ و دل سنگین بر سیمین داری 347شمارهٔ ۱۰۰۹: چو تو دشمن از دوست نشناختی 348شمارهٔ ۱۰۱۰: چو گل به لطف نو زد ان نازک اندام ...349شمارهٔ ۱۰۱۱: چه لطف است این که با من مینمائی 350شمارهٔ ۱۰۱۲: چه موجب است که هیچ التفات ما نکن ...351شمارهٔ ۱۰۱۳: حدیث خوشی هیچ با ما نگوئی 352شمارهٔ ۱۰۱۴: خرم آن دم که توأم مونس و همدم با ...353شمارهٔ ۱۰۱۵: خواهم بر تو بردن تن را که شد خیا ...354شمارهٔ ۱۰۱۶: خواهی که به هیچ غم نمیری 355شمارهٔ ۱۰۱۷: دارم ز ابروان تو چشم عنایتی 356شمارهٔ ۱۰۱۸: درین پستی گر آن مه را نیابی 357شمارهٔ ۱۰۱۹: درین ره هرچه جونی آن بیابی 358شمارهٔ ۱۰۲۰: دست ندارم از تو من گرچه زېایم اف ...359شمارهٔ ۱۰۲۱: دگر باره تیغ جفا بر کشیدی 360شمارهٔ ۱۰۲۲: دل رفت به باد دلپذیری 361شمارهٔ ۱۰۲۳: دل ز باران کهن برداشتی 362شمارهٔ ۱۰۲۴: دل شد ز عشق باری شیدا چنانکه دان ...363شمارهٔ ۱۰۲۵: دل شیشه ایست جای خیال تو ای پری 364شمارهٔ ۱۰۲۶: دل که سودای تو می پخت کبابش کردی 365شمارهٔ ۱۰۲۷: دل من به داغ جفا سوختی 366شمارهٔ ۱۰۲۸: دل می کنی جراحت و مرهم نمیدهی 367شمارهٔ ۱۰۲۹: راز معشوق حدیثیست نهان داشتنی 368شمارهٔ ۱۰۳۰: ز دیده در دل دیوانه رفتی 369شمارهٔ ۱۰۳۱: زمن که مهر تو دارم به سینه روی چ ...370شمارهٔ ۱۰۳۲: ز من مپرس که از عاشقان زار کی 371شمارهٔ ۱۰۳۳: سالها گر بنویسم صفت مشتاقی 372شمارهٔ ۱۰۳۴: سیمین بدنی سرو قدی پس دهانی 373شمارهٔ ۱۰۳۵: شیرین لبی شکر دهنی سرو قامتی 374شمارهٔ ۱۰۳۶: صنما در خط سنبل مه تابان داری 375شمارهٔ ۱۰۳۷: طبیب عاشقان آمد بیا بگذار بیدردی 376شمارهٔ ۱۰۳۸: عاشقی و بی دلی بیدلبری 377شمارهٔ ۱۰۳۹: قطره قطره از دریا چو به ساحل آیی 378شمارهٔ ۱۰۴۰: کاش که سرو ناز ما از در ما در آم ...379شمارهٔ ۱۰۴۱: کدام سر که ندارد دماغ سودانی 380شمارهٔ ۱۰۴۲: گر از در به تیم برانی نو دانی 381شمارهٔ ۱۰۴۳: گر از شاخ دولت گلی چیدمی 382شمارهٔ ۱۰۴۴: اگر او یاد من دلخسته کردی 383شمارهٔ ۱۰۴۵: گر باد سوی خاک من آرد ز تو بویی 384شمارهٔ ۱۰۴۶: گر به پاکی خضر وقتی و روح القدسی 385شمارهٔ ۱۰۴۷: گر بردرت این اشک چو سیلاب گذشتی 386شمارهٔ ۱۰۴۸: گر بری دست به آئینه و در خود نگر ...387شمارهٔ ۱۰۴۹: گر به فردوسی از حریم وصل نگشانی ...388شمارهٔ ۱۰۵۰: گر به من یار شوی ور نشوی 389شمارهٔ ۱۰۵۱: گر تو دل ما سوختی از آتش دوری 390شمارهٔ ۱۰۵۲: گر زلف خود به فتنه و شوخی رها کن ...391شمارهٔ ۱۰۵۳: گر گم شوی از خود خبر بار بیایی 392شمارهٔ ۱۰۵۴: گر لذت خونریزی آن غمزه شناسی 393شمارهٔ ۱۰۵۵: گر همه وقتی همه دل خون نیی 394شمارهٔ ۱۰۵۶: گفتم ای سیم ذقن گفت کرا می گوئی 395شمارهٔ ۱۰۵۷: گل و رخسار تو دارند به هم یکرنگی 396شمارهٔ ۱۰۵۸: مبارک منزلی خوش سرزمینی 397شمارهٔ ۱۰۵۹: مپوشان روی خود ای شوخ خود رای 398شمارهٔ ۱۰۶۰: مرا در درد بی باری دریغا بار بای ...399شمارهٔ ۱۰۶۱: مرا زیبد به چوگان سر زلفت نظرباز ...400شمارهٔ ۱۰۶۲: من آن بهتر که باشم رند و عامی 401شمارهٔ ۱۰۶۳: من اوصاف حست ندانم کماهی 402شمارهٔ ۱۰۶۴: من کیستم که ورزم سودای چون تو با ...403شمارهٔ ۱۰۶۵: من کیم گفتی که گویم خاک نعلین من ...404شمارهٔ ۱۰۶۶: مویت از عنبر تر فرق ندارد مویی 405شمارهٔ ۱۰۶۷: ناوک غمزه چو هر سو به شتاب انداز ...406شمارهٔ ۱۰۶۸: ندارد دلم طاقت بی توی 407شمارهٔ ۱۰۶۹: ندانم کی به دام من در افتی 408شمارهٔ ۱۰۷۰: نشان خاک پای او اگر می یافتم جای ...409شمارهٔ ۱۰۷۱: نیست بهای جان بسی پیش تو چون کشد ...410شمارهٔ ۱۰۷۲: ورای آن چه سعادت بود که ناگاهی 411شمارهٔ ۱۰۷۳: وصال اوست بخت ما نبینم آن به بید ...412شمارهٔ ۱۰۷۴: هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی 413شمارهٔ ۱۰۷۵: هر لحظه به غمزه دل ریشم چه خراشی 414شمارهٔ ۱۰۷۶: هر لحظه بما از نو رسد تحفة دردی 415شمارهٔ ۱۰۷۷: هر لحظه غمزه ها به جفا نیز می کن ...416شمارهٔ ۱۰۷۸: ما رسی هیچ شب ای مه از وطن جانب ...417شمارهٔ ۱۰۷۹: یارب این درد دل و فرقت جانان تاک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ