به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کمال الدین خجندی

کمال الدین خجندیغزل هاشمارهٔ ۶۶۶: نارگی می جنبدم در تن چو چنگ

1590عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نارگی می جنبدم در تن چو چنگ
باشه آهنگم بمیهای چو زنگ
زاهدا رزق از ازل بنهاده اند
بر کف ما جام و در دست تو سنگ
نیست ما را در میان مال پدر
با منت جان برادر چیست جنگ
سلسبیل ما و حور اینک بنقد
ساقی گلبو شراب لاله رنگ
ساقیا می ده که شاهد رخ نمود
موسم گل شد چه فرمائی درنگ
چون دهان و زلف او بی عکس جام
هسته بر مستان جهان تاریک و تنگ
می به آواز پریشم خور کمال
مطربی گر آیدت روزی به چنگ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۶۵: اگرچه دور بود از تو مه به صد فرسن ...2شمارهٔ ۶۶۶: نارگی می جنبدم در تن چو چنگ 3شمارهٔ ۶۶۷: ز رویم وقت کشتن می رود رنگ 4شمارهٔ ۶۶۸: ای رایت جمال تو نقش نگین دل 5شمارهٔ ۶۶۹: ای ورق گل بهشت از رخ نازکت خجل 6شمارهٔ ۶۷۰: به زلف و خال تو کردی خون خویش سبی ...7شمارهٔ ۶۷۱: بی تو مرا خواب و خیال وصال 8شمارهٔ ۶۷۲: پری به حسن و لطافت نداشت با همه ح ...9شمارهٔ ۶۷۳: زاهد شهرم ز رندی می کند هر دم سؤا ...10شمارهٔ ۶۷۴: مرو مایل به قد تست چه حاجت به دلی ...11شمارهٔ ۶۷۵: عشق حرفی ست که دال است بر آیات کم ...12شمارهٔ ۶۷۶: گر چشم شوخ نست به عاشق کشی مثل 13شمارهٔ ۶۷۷: لاف رندی مزن ای زاهد پاکیزه خصال 14شمارهٔ ۶۷۸: مرا سرگشته میدارد خیال زهد بی حاص ...15شمارهٔ ۶۷۹: مرا گویند عاشق گرد و بیدل 16شمارهٔ ۶۸۰: نیست جز درد سری زین دل غمگین حاصل 17شمارهٔ ۶۸۱: نیست کس را به حسن روی تو قیل 18شمارهٔ ۶۸۲: آن دهان را بدو لب قند مکرر گفتم 19شمارهٔ ۶۸۳: از لب او تاخیری بافتیم 20شمارهٔ ۶۸۴: از لب و زلف او نشان جستم و باز یا ...21شمارهٔ ۶۸۵: ای بخت بارینی که به باران رسانیم 22شمارهٔ ۶۸۶: ای زنگیان زلف ترا شاه چین غلام 23شمارهٔ ۶۸۷: با تو از دل نشانه یافته ام 24شمارهٔ ۶۸۸: باز در آن کو گذری بافتم 25شمارهٔ ۶۸۹: باز در عشق یکی دل به غلامی دادم 26شمارهٔ ۶۹۰: باز می بیخودی بروی تو خوردیم 27شمارهٔ ۶۹۱: بیوی خویش گردان زنده بازم 28شمارهٔ ۶۹۲: بحمدالله که دیگر بر روی دوستانه د ...29شمارهٔ ۶۹۳: به خالت نسبت مشک ختنا کردم خطا کر ...30شمارهٔ ۶۹۴: به درد تو جز ناله همدم ندارم 31شمارهٔ ۶۹۵: بر آمد جان ز شوق آن دهانم 32شمارهٔ ۶۹۶: بسی درد از غم عشقت کشیدم 33شمارهٔ ۶۹۷: بکش به ناز مرا ای به غمزه آفت مرد ...34شمارهٔ ۶۹۸: بگذار تا به گلشن روی تو بگذریم 35شمارهٔ ۶۹۹: بیا ساقی که بیخ غم به دور گل بران ...36شمارهٔ ۷۰۰: بی تو نفسی که زنده مانم 37شمارهٔ ۷۰۱: پیش رخ نو مه را حسنی چنان ندیدم 38شمارهٔ ۷۰۲: تا خانه دل جای نمنای تو کردیم 39شمارهٔ ۷۰۳: تا دست به زلف بار بردیم 40شمارهٔ ۷۰۴: ترا بر دیده من جاست گفتم 41شمارهٔ ۷۰۵: ترا چون چشم خود دیگر به مردم دید ...42شمارهٔ ۷۰۶: ترا در دل وفا باشد چه دانم 43شمارهٔ ۷۰۷: ترا شوخ اندک وفا گفته ایم 44شمارهٔ ۷۰۸: را که هست ز ساعد در آستین پرسیم 45شمارهٔ ۷۰۹: ترا گر بی وفا گفتم چه گفتم 46شمارهٔ ۷۱۰: جان دارم و دل دارم سر دارم و زر د ...47شمارهٔ ۷۱۱: چرا رنجید بار از من گناه خود نمی ...48شمارهٔ ۷۱۲: چون روز روشن است که ما رند و عاشق ...49شمارهٔ ۷۱۳: چه بودی گر شبی در خواب رفتی چشم ب ...50شمارهٔ ۷۱۴: چه خسته میکنی ای جان به غمزه خاطر ...51شمارهٔ ۷۱۵: چه خوش بود آن شبی کز در در آمد با ...52شمارهٔ ۷۱۶: چه خوشتر دولتی زینم که دایم با تو ...53شمارهٔ ۷۱۷: چه رنجم از تو گر کشتی به نازم 54شمارهٔ ۷۱۸: حقوق ناز و عتاب حبیب من دانم 55شمارهٔ ۷۱۹: خال ب نسته داغ جانم 56شمارهٔ ۷۲۰: خیال چشم و ابرویت شبی در خواب مید ...57شمارهٔ ۷۲۱: دارم آن سر که سر زلف نگاری گیرم 58شمارهٔ ۷۲۲: در دست در درونم درمان آن ندانم 59شمارهٔ ۷۲۳: درین زحمت که این نوبت من از ریش د ...60شمارهٔ ۷۲۴: دل برفت از دست ما تنها نه دل دلدا ...61شمارهٔ ۷۲۵: دل ز چشم او به نازی مست شد بی خوی ...62شمارهٔ ۷۲۶: دل گرفت از بتان به رویم 63شمارهٔ ۷۲۷: دل نیست بدستم بر دلیر چه فرستم 64شمارهٔ ۷۲۸: دوش آرزونی شکسته بودم 65شمارهٔ ۷۲۹: دوش با خود ترانه می گفتم 66شمارهٔ ۷۳۰: دوش بی روی تو روی از خون دل برداش ...67شمارهٔ ۷۳۱: رحمت آری و کنی چاره این درد نهانم 68شمارهٔ ۷۳۲: رخ بپوشید و جگره میسوزدم 69شمارهٔ ۷۳۳: رخت رشک قمر گفتیم گفتیم 70شمارهٔ ۷۳۴: رفت از دست من آن زیبانگاری چون کن ...71شمارهٔ ۷۳۵: روز عید است و من امروز بر آن در م ...72شمارهٔ ۷۳۶: روز نشاطست و عیش باده بیارید و جا ...73شمارهٔ ۷۳۷: روز وشب از غم عشق تودر اندیشه درم 74شمارهٔ ۷۳۸: رویت گل سیراب نگوئیم چه گوئیم 75شمارهٔ ۷۳۹: ز ابرویت به محراب نیازم 76شمارهٔ ۷۴۰: زیر لب قند مکرر سخنت را گفتم 77شمارهٔ ۷۴۱: ساقی بیار شیشه می تا به هم خوریم 78شمارهٔ ۷۴۲: سالها شد که در تک و پوییم 79شمارهٔ ۷۴۳: سحر خروش کنان بر درت گذر کردیم 80شمارهٔ ۷۴۴: سر بر در توأم بنگر سربلندیم 81شمارهٔ ۷۴۵: سر زلف تو کرد آخر به سودانی گرفتا ...82شمارهٔ ۷۴۶: سر که بر پای تو بنهادم از آن بردا ...83شمارهٔ ۷۴۷: شاه مرغانم سوی تخت سلیمان می پرم 84شمارهٔ ۷۴۸: شب که ز حسرت رخت چشم به ماه کرده ...85شمارهٔ ۷۴۹: شبی که بی رخ آن شمع مه جبین باشم 86شمارهٔ ۷۵۰: شوخ چشمیم کشد دل که کشد از نازم 87شمارهٔ ۷۵۱: صحبت عاشق و حبیب بهم 88شمارهٔ ۷۵۲: صحبت بار بهشتی ست پر از ناز و نعی ...89شمارهٔ ۷۵۳: صد جان ز لبت بوام گیرم 90شمارهٔ ۷۵۴: صفت زلف کجت راست نباید به قلم 91شمارهٔ ۷۵۵: عشق تو داغ بندگی باز کشیده بر دلم 92شمارهٔ ۷۵۶: عمریست کز دیار تو محروم مانده ایم 93شمارهٔ ۷۵۷: عمریست که از خلوته در میکده مسئور ...94شمارهٔ ۷۵۸: عید می آید و وقتست که در مه نگریم 95شمارهٔ ۷۵۹: غم دوست من مغتنم می شمارم 96شمارهٔ ۷۶۰: قدحی بیار ساقی که ز تویه شرمسارم 97شمارهٔ ۷۶۱: قراری کرده ام با شود که چون در پی ...98شمارهٔ ۷۶۲: گر به میخانه حریف می و شاهد باشم 99شمارهٔ ۷۶۳: گر بی تو یک دو دم من بیمار زیستم 100شمارهٔ ۷۶۴: گر تو سر خواهی ز من سر با تو ببار ...101شمارهٔ ۷۶۵: گر جان ز من دلشده خواهی بسپارم 102شمارهٔ ۷۶۶: گر خود هزار سنگ ملامت به سر خورم 103شمارهٔ ۷۶۷: گر دل طلبی از من جان هم به تو در ...104شمارهٔ ۷۶۸: گر دهد دستم کز آن عارض نقابش بر ک ...105شمارهٔ ۷۶۹: گر کام خود از لبت بگیرم 106شمارهٔ ۷۷۰: گر گذاری که با تو در نگویم 107شمارهٔ ۷۷۱: اگر من از عشق آن دو رخ میرم 108شمارهٔ ۷۷۲: گفت دلدارم که از هجران دلت خون می ...109شمارهٔ ۷۷۳: گفت بار از غیر ما پوشان نظر گفتم ...110شمارهٔ ۷۷۴: ما از نو سخنور جهانیم 111شمارهٔ ۷۷۵: ما از شراب و شاهد صد بار توبه کرد ...112شمارهٔ ۷۷۶: ما از لب تو کام ندیدیم و گذشتیم 113شمارهٔ ۷۷۷: ما با غم تو خرم و آسوده خاطربم 114شمارهٔ ۷۷۸: ما به سودای تو دامن ز جهان در چید ...115شمارهٔ ۷۷۹: ما چو قطع نظر از روی نکو نتوانیم 116شمارهٔ ۷۸۰: ما خانه دل جای تمنای تو کردیم 117شمارهٔ ۷۸۱: ما در حریم مجلس عشاق محرمیم 118شمارهٔ ۷۸۲: ما درین شهر به دام صنمی در بندیم 119شمارهٔ ۷۸۳: ما را سر آنست که در پای تو افتیم 120شمارهٔ ۷۸۴: ما رند و قلندر صفت و عاشق و مستیم 121شمارهٔ ۷۸۵: ما ز سگان درت بیشتر و کمتریم 122شمارهٔ ۷۸۶: ما لبت را نمک، شوان ملاحت خوانیم 123شمارهٔ ۷۸۷: مرا گویند باران کیست بار تو چرا گ ...124شمارهٔ ۷۸۸: مریض عشقم و درد تو دارم 125شمارهٔ ۷۸۹: من ازین خرقه آلوده که در بر دارم 126شمارهٔ ۷۹۰: من برین در بندهام تا زنده ام 127شمارهٔ ۷۹۱: من ترا مانده به هر بار کجا بار شو ...128شمارهٔ ۷۹۲: من ترک زهد کرده و رندی گزیده ام 129شمارهٔ ۷۹۳: من دل خسته به درد تو دوا یافته ام 130شمارهٔ ۷۹۴: من ز بویش بیخوده و دیوانه ام 131شمارهٔ ۷۹۵: من ز جانان به جان گریخته ام 132شمارهٔ ۷۹۶: من ز غمت خرم و به یاد تو شادم 133شمارهٔ ۷۹۷: من زمهرت هر سحر کز سوز دل دم میزن ...134شمارهٔ ۷۹۸: من طاقت دوری ز رخ یار ندارم 135شمارهٔ ۷۹۹: من که از وصل تو ای دوست جدا می با ...136شمارهٔ ۸۰۰: من و درد تو آنگه باد مرهم 137شمارهٔ ۸۰۱: من همچو گردم در رهت زآن رو طلبکار ...138شمارهٔ ۸۰۲: مهی نشست خیال رخت به خانه چشم 139شمارهٔ ۸۰۳: نام آن لب به خط سبز به جانی دیدم 140شمارهٔ ۸۰۴: نرود نقش خیال تو زمانی ز ضمیرم 141شمارهٔ ۸۰۵: نقد جان چیست که در دامن جانان ریز ...142شمارهٔ ۸۰۶: نیست جز غم بینو خوردن دیگرم 143شمارهٔ ۸۰۷: وصف دهن تنگ تو من هیچ نگویم 144شمارهٔ ۸۰۸: هر شبی تا به سحر دست دعا بگشایم 145شمارهٔ ۸۰۹: هر شبی خاک درت از گریه پر خون می ...146شمارهٔ ۸۱۰: هرگاه که به ناکامی دور از لب بار ...147شمارهٔ ۸۱۱: بار اشکم دید و شد بر من رحیم 148شمارهٔ ۸۱۲: یار من بار دگر می طلبد دانستم 149شمارهٔ ۸۱۳: بار هر چند به ناحق طلبه آزارم 150شمارهٔ ۸۱۴: یک شب نسیم زلفت از حلقه شنودم 151شمارهٔ ۸۱۵: آتش دوری دل ما بر نتابد بیش ازین 152شمارهٔ ۸۱۶: آمد درون دل غمت دیگر نمی آید برون 153شمارهٔ ۸۱۷: آمد لب تو باز بصد نازه در سخن 154شمارهٔ ۸۱۸: امروز بحمدالله فارغ شدم از دشمن 155شمارهٔ ۸۱۹: ای بدل نزدیک و دور از دیدن گریان ...156شمارهٔ ۸۲۰: ای خوش آن باد که از کوی تو آید بر ...157شمارهٔ ۸۲۱: ای عادت قدیمت دلهای ما شکستن 158شمارهٔ ۸۲۲: ای غمت آرام جان عاشقان 159شمارهٔ ۸۲۳: ای غمت فوت جان سوختگان 160شمارهٔ ۸۲۴: ای لبت چون شکر و نقل دهان نیز چنا ...161شمارهٔ ۸۲۵: ای نهاده بار هجران بر دل پر درد م ...162شمارهٔ ۸۲۶: با درد تو آرمید نتوان 163شمارهٔ ۸۲۷: بحر عشقت بحر بی پایاب گفتن میتوان 164شمارهٔ ۸۲۸: بدیده سوی تو حیف آیدم گذر کردن 165شمارهٔ ۸۲۹: برخ قدر گل و گلزار بشکن 166شمارهٔ ۸۳۰: بر درت بی آب شد اشکم ز بسیار آمدن 167شمارهٔ ۸۳۱: برگ گل خواندمش از لطف برنجید ز من 168شمارهٔ ۸۳۲: تا رفتی از برم شده ام زار و ناتوا ...169شمارهٔ ۸۳۳: ترک دل گفت آن دو چشم و دل ز تیر غ ...170شمارهٔ ۸۳۴: چشم اگر اینست و ابرو این و ناز و ...171شمارهٔ ۸۳۵: چو زلف یار ز خود لازم است ببریدن 172شمارهٔ ۸۳۶: چه خوش است از تو بوس بخوشی نیاز ک ...173شمارهٔ ۸۳۷: حدیث بار شیرین لب نگنجد در دهان م ...174شمارهٔ ۸۳۸: خاک پایت دوست دارد روی من 175شمارهٔ ۸۳۹: خبری بافتم از بار مپرسید ز من 176شمارهٔ ۸۴۰: خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان 177شمارهٔ ۸۴۱: خوشا در کوی دلبر آرمیدن 178شمارهٔ ۸۴۲: خوش است بر لب معشوق مست بوسیدن 179شمارهٔ ۸۴۳: خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ...180شمارهٔ ۸۴۴: داری لب و دهانی شیرین ولی چه شیری ...181شمارهٔ ۸۴۵: در سر زنجیر زلف او من بی عقل و دی ...182شمارهٔ ۸۴۶: دلا نحفه جان به جانان رسان 183شمارهٔ ۸۴۷: دل است جایش و با دیده فتاده به خو ...184شمارهٔ ۸۴۸: دلبر نازک دل من هر زمان رنجد ز من 185شمارهٔ ۸۴۹: دل که میرفت ز خود چون نرود باز چن ...186شمارهٔ ۸۵۰: دلم را صبر ممکن نیست از روی نکو ک ...187شمارهٔ ۸۵۱: دل من عاشق باریست که گفتن نتوان 188شمارهٔ ۸۵۲: دل نثار زلف جانان کرد جان خویشتن 189شمارهٔ ۸۵۳: دوستان مرحمتی بر دل بیچاره من 190شمارهٔ ۸۵۴: راز عشقت ز دل آمد به زبان 191شمارهٔ ۸۵۵: روی او از زلف دیدن می توان 192شمارهٔ ۸۵۶: زلف بر دوش آن پری در ماهتاب آمد ب ...193شمارهٔ ۸۵۷: زنشاط و عیش بادا لب تو همیشه خندا ...194شمارهٔ ۸۵۸: زیر پا دامن کشان زلف دوتای او ببی ...195شمارهٔ ۸۵۹: سرو می ماند به قد یار من 196شمارهٔ ۸۶۰: سوخت به داغ غم چنان دل که نماند ا ...197شمارهٔ ۸۶۱: سوخت جانم تا ز پا افتاد زلفت بر ذ ...198شمارهٔ ۸۶۲: سوختی ای مرهم جانها درون ریش من 199شمارهٔ ۸۶۳: شبی خواهم چو شمعش لب گزیدن 200شمارهٔ ۸۶۴: شبی نگذرد بر دوچشم اشک گلگون 201شمارهٔ ۸۶۵: شه لشکر کش ما برد از ما عقل و هوش ...202شمارهٔ ۸۶۶: طوطی ب نو دید و در افتاد در سخن 203شمارهٔ ۸۶۷: عاشق کیست دلم باز نخواهم گفتن 204شمارهٔ ۸۶۸: عاشقی چیست مقیم در جانان بودن 205شمارهٔ ۸۶۹: عشق حالیست که جبریل بر آن نیست ام ...206شمارهٔ ۸۷۰: قدمت آن با الف با سرو سیمین 207شمارهٔ ۸۷۱: کارم ز دست شد نظری کن بکار من 208شمارهٔ ۸۷۲: که خبر برد به بار از من مبتلای غم ...209شمارهٔ ۸۷۳: گر سرزنیغ نیزت دارد سر بریدن 210شمارهٔ ۸۷۴: گر شبی آن مه ز منزل بی نقاب آید ب ...211شمارهٔ ۸۷۵: گر قد همچو سروش در بر توان گرفتن 212شمارهٔ ۸۷۶: ما باز دل نهادیم بر جور دلستانان 213شمارهٔ ۸۷۷: مرا که خرقة ارزق به باده شد گلگون 214شمارهٔ ۸۷۸: من نخواهم دیده از رویت دگر برداشت ...215شمارهٔ ۸۷۹: من و محنت تو زهی راحت من 216شمارهٔ ۸۸۰: مه عیدت مبارک باد ای خورشید مهروی ...217شمارهٔ ۸۸۱: میزند بر آتش دل جوش می آب اینچنین 218شمارهٔ ۸۸۲: نخواهم بیش از این از خلق راز خویش ...219شمارهٔ ۸۸۳: نمی دهد دهنت کام ما از آن لب شیری ...220شمارهٔ ۸۸۴: توش کن خواجه على رغم صراحی شکنان 221شمارهٔ ۸۸۵: په جویست آن روان در فر شیرین 222شمارهٔ ۸۸۶: نیست بازی با رخ او عشق پنهان باخت ...223شمارهٔ ۸۸۷: هر دمی با دگری ناز مکن 224شمارهٔ ۸۸۸: آنکه رنگی نیست کس را از لب رنگین ...225شمارهٔ ۸۸۹: آه که خاک راه شد دیده من براه تو 226شمارهٔ ۸۹۰: اگر دشنام می گونی مرا گو 227شمارهٔ ۸۹۱: ای حریم کعبه دل کوی تو 228شمارهٔ ۸۹۲: ای دلاویزتر از رشته جان کا کل تو 229شمارهٔ ۸۹۳: ای دل حکایت غم خود با صبا بگو 230شمارهٔ ۸۹۴: ای دل غلام أو شدی ای من غلام تو 231شمارهٔ ۸۹۵: ای کاش رفتمی چو صبا در حریم تو 232شمارهٔ ۸۹۶: ای نور دیده را نگرانی بسوی تو 233شمارهٔ ۸۹۷: بی لب ساقی مرا می فرود در گلو 234شمارهٔ ۸۹۸: چاره کس نکند غمزه خونخواره تو 235شمارهٔ ۸۹۹: چو در جان کرد و دل جا غمزه تو 236شمارهٔ ۹۰۰: دل سوی او رفت جان هم گرو برو 237شمارهٔ ۹۰۱: دل ضعیف به یکباره ناتوان شد ازو 238شمارهٔ ۹۰۲: دو بوسم که گفتی اگر گویم آن کو 239شمارهٔ ۹۰۳: زهی زان قامت رعنای دلجو 240شمارهٔ ۹۰۴: سرخوش است ای پسر مرا باتو 241شمارهٔ ۹۰۵: غلام پیر خراباتم و طبیعت او 242شمارهٔ ۹۰۶: گر تیر کشی از طرف غمزة جادو 243شمارهٔ ۹۰۷: اگر مرا صد سر بود هر یک پر از سود ...244شمارهٔ ۹۰۸: گفت کئی تو من بنده تو 245شمارهٔ ۹۰۹: گفتمش ماه پر است آن چهره گفتا پر ...246شمارهٔ ۹۱۰: گفتم ملکی با بشری گفت که هردو 247شمارهٔ ۹۱۱: گفته از ما دلت بردار زنهار این مگ ...248شمارهٔ ۹۱۲: ما به کلی طمع وصل بریدیم از تو 249شمارهٔ ۹۱۳: نداند قدر حسنت کس به از تو 250شمارهٔ ۹۱۴: آن عارض و رخسار و جبین هست در سه ...251شمارهٔ ۹۱۵: از فرقت نو هر دم خون بارم از دو د ...252شمارهٔ ۹۱۶: اشک چو لعل ریزد آن لب مرا ز دیده 253شمارهٔ ۹۱۷: ای از حدیث زلف توام بر زبان گره 254شمارهٔ ۹۱۸: ای با لب شیرین سخنت تلخ فتاده 255شمارهٔ ۹۱۹: ای چو چشم خوش تو چشم کسی کم دیده 256شمارهٔ ۹۲۰: ای خط مشکبار تو پیچیده گرد ماه 257شمارهٔ ۹۲۱: ای دل ریش من از جور تو غمگین گونه 258شمارهٔ ۹۲۲: ای رخ و زلف سیاه تو شب تیره و ماه 259شمارهٔ ۹۲۳: ای روان گرد درت اشک روان پیوسته 260شمارهٔ ۹۲۴: ای شیشۂ دل ما در زیر پا شکسته 261شمارهٔ ۹۲۵: ای لب و گفتار تور شیرین همه 262شمارهٔ ۹۲۶: ای مردم در چشمم مثل رخت ندیده 263شمارهٔ ۹۲۷: ای منت جانفشان دیرینه 264شمارهٔ ۹۲۸: ای نبات قد سبزت شکرستان همه 265شمارهٔ ۹۲۹: به ابروان تو زاهد چو چشم وا کرده 266شمارهٔ ۹۳۰: با تو در دل نبایدم رخ ماه 267شمارهٔ ۹۳۱: باد آرد بر من بوی نو ناگه ناگه 268شمارهٔ ۹۳۲: برهگذار قد بار دیدم از ناگاه 269شمارهٔ ۹۳۳: بناز کشتن او بازم آرزوست چه چاره 270شمارهٔ ۹۳۴: بیروی او ز دیدۂ بینا چه فایده 271شمارهٔ ۹۳۵: بینم ابروی تو پیوسته مه نو گه گه 272شمارهٔ ۹۳۶: تا توانی دل مشتاق بدست آری به 273شمارهٔ ۹۳۷: چو چشم مست تو دیدم خمارم از دیده 274شمارهٔ ۹۳۸: چندین چه بلا و درد است این آه 275شمارهٔ ۹۳۹: خواهم که کنم بار دگر در تو نظاره 276شمارهٔ ۹۴۰: در پای تو تنها به سر ماست فتاده 277شمارهٔ ۹۴۱: دلم به زخم زبانها نگردد آزرده 278شمارهٔ ۹۴۲: دلم ترسد در آن زلف خمیده 279شمارهٔ ۹۴۳: روی خوب از من مشتاق نپوشانی به 280شمارهٔ ۹۴۴: زاد راه عاشقان اشک است و روی زرد ...281شمارهٔ ۹۴۵: زیر پا از زلف مشکین گه گهی میکن ن ...282شمارهٔ ۹۴۶: شبت خوش باد ای باد سحرگاه 283شمارهٔ ۹۴۷: کحل بصر نیست جز آن خاک راه 284شمارهٔ ۹۴۸: گر سر طلبی بر درت آریم به دیده 285شمارهٔ ۹۴۹: گفتم شکرست آن به دهان گفت ترا چه 286شمارهٔ ۹۵۰: ب بار برهم چرا زد ز پسته 287شمارهٔ ۹۵۱: ما جگر سوختگان داغ تو داریم همه 288شمارهٔ ۹۵۲: مرا که روی تو بینم چه حاجت است 289شمارهٔ ۹۵۳: هر نیر کز تو بر دل غم پرور آمده 290شمارهٔ ۹۵۴: هر نیر که بر جان ز تو از دور رسید ...291شمارهٔ ۹۵۵: ای بار نازنین مگر از فتنه زاده ای 292شمارهٔ ۹۵۶: باز خود را چو گل تازه بر آراسته ا ...293شمارهٔ ۹۵۷: تا برخسار مه از غالیه چوگان زده ا ...294شمارهٔ ۹۵۸: چرا جنییت شاهی بظلم تاخته ای 295شمارهٔ ۹۵۹: گر همه وقتی همه دلخون نه ای 296شمارهٔ ۹۶۰: لیست آن بگو با شکر خورده ای 297شمارهٔ ۹۶۱: آشوب جانی شوخ جهانی 298شمارهٔ ۹۶۲: آن شوخ دی براهی میرفت همچو شاهی 299شمارهٔ ۹۶۳: از در خویش مرا بر در غیری بری 300شمارهٔ ۹۶۴: اگر در کشتنم تأخیر کردی 301شمارهٔ ۹۶۵: اگر ز محنت دنیا خلاص می طلبی 302شمارهٔ ۹۶۶: ای آفتاب روی تو در اوج دلبری 303شمارهٔ ۹۶۷: ای آیت حسن از رخ خوب تو مثالی 304شمارهٔ ۹۶۸: ای از خط تو زنگ بر آئینه شاهی 305شمارهٔ ۹۶۹: ای بوده با تو ما را خویشی و آشنائ ...306شمارهٔ ۹۷۰: ای درد درون جان چه باشی 307شمارهٔ ۹۷۱: ای دل این بیچارگی و مستمندی تا یک ...308شمارهٔ ۹۷۲: ای دهان تو قند و لب همه می 309شمارهٔ ۹۷۳: ای رخت آیت حسن و دهنت لطف خدای 310شمارهٔ ۹۷۴: ای صبا برخاک کوی یار ما خوش میروی 311شمارهٔ ۹۷۵: ای صبا تاکی به زلف بار بازی می کن ...312شمارهٔ ۹۷۶: ای گل روی ترا چون من بهر سو بلبلی 313شمارهٔ ۹۷۷: این چه نبهاست وین چه شیرینی 314شمارهٔ ۹۷۸: ای ولوله عشق تو بره هر ر کویی 315شمارهٔ ۹۷۹: با تو ه را نمی رسد دعوی 316شمارهٔ ۹۸۰: باز به ناز کش مرا چیست که ناز می ...317شمارهٔ ۹۸۱: باز بگذشتی بر آن زلفه ای نسیم مشک ...318شمارهٔ ۹۸۲: باز دست از جانفشانان بر فشاندی 319شمارهٔ ۹۸۳: بازم از طلعت خود دیده منور کردی 320شمارهٔ ۹۸۴: با مسکنت و عجز و ضعیفی وفقیری 321شمارهٔ ۹۸۵: با من این بودت ز اول شرط باری 322شمارهٔ ۹۸۶: بچشم جان چو چراغی که در میان ز جا ...323شمارهٔ ۹۸۷: بجز نور و ضیاء و گرمی از آذر چه م ...324شمارهٔ ۹۸۸: بده ساقی شراب ارغوانی 325شمارهٔ ۹۸۹: بر سر راه طلب بافت گدانی گهری 326شمارهٔ ۹۹۰: بر گل به پای سرو چو رفتار می کنی 327شمارهٔ ۹۹۱: بر من بیدل اگر جور و ستم فرمودی 328شمارهٔ ۹۹۲: برویت بنگرم ناگه نرنجی 329شمارهٔ ۹۹۳: بکوی عشق باشی شیر مردی 330شمارهٔ ۹۹۴: به مجلسی که بمستان ز لب شراب دهی 331شمارهٔ ۹۹۵: به باران کهن یاری نکردی 332شمارهٔ ۹۹۶: تا خلوت دل خالی از اغیار نیابی 333شمارهٔ ۹۹۷: تا کی ای مونس دلم بیموجی غمگین کن ...334شمارهٔ ۹۹۸: تب چرا درد سر آورد بنازک بدمی 335شمارهٔ ۹۹۹: ترا چگونه توان گفت یوسف ثانی 336شمارهٔ ۱۰۰۰: ترا دیده هر بار دیدی چه بودی 337شمارهٔ ۱۰۰۱: ترکمن مه بود بترکی آی 338شمارهٔ ۱۰۰۲: تن در پی جان می رود ای بخت کجانی 339شمارهٔ ۱۰۰۳: تو چشم آنکه حق بینی نداری 340شمارهٔ ۱۰۰۴: نو درد نداری و رخ زرد نداری 341شمارهٔ ۱۰۰۵: تو سروی و گل خندان همانکه میدانی 342شمارهٔ ۱۰۰۶: چرا به تحفه دردم همیشه ننوازی 343شمارهٔ ۱۰۰۷: چرا هر دم از پیش ما میگریزی 344شمارهٔ ۱۰۰۸: چشم شوخ و دل سنگین بر سیمین داری 345شمارهٔ ۱۰۰۹: چو تو دشمن از دوست نشناختی 346شمارهٔ ۱۰۱۰: چو گل به لطف نو زد ان نازک اندام ...347شمارهٔ ۱۰۱۱: چه لطف است این که با من مینمائی 348شمارهٔ ۱۰۱۲: چه موجب است که هیچ التفات ما نکن ...349شمارهٔ ۱۰۱۳: حدیث خوشی هیچ با ما نگوئی 350شمارهٔ ۱۰۱۴: خرم آن دم که توأم مونس و همدم با ...351شمارهٔ ۱۰۱۵: خواهم بر تو بردن تن را که شد خیا ...352شمارهٔ ۱۰۱۶: خواهی که به هیچ غم نمیری 353شمارهٔ ۱۰۱۷: دارم ز ابروان تو چشم عنایتی 354شمارهٔ ۱۰۱۸: درین پستی گر آن مه را نیابی 355شمارهٔ ۱۰۱۹: درین ره هرچه جونی آن بیابی 356شمارهٔ ۱۰۲۰: دست ندارم از تو من گرچه زېایم اف ...357شمارهٔ ۱۰۲۱: دگر باره تیغ جفا بر کشیدی 358شمارهٔ ۱۰۲۲: دل رفت به باد دلپذیری 359شمارهٔ ۱۰۲۳: دل ز باران کهن برداشتی 360شمارهٔ ۱۰۲۴: دل شد ز عشق باری شیدا چنانکه دان ...361شمارهٔ ۱۰۲۵: دل شیشه ایست جای خیال تو ای پری 362شمارهٔ ۱۰۲۶: دل که سودای تو می پخت کبابش کردی 363شمارهٔ ۱۰۲۷: دل من به داغ جفا سوختی 364شمارهٔ ۱۰۲۸: دل می کنی جراحت و مرهم نمیدهی 365شمارهٔ ۱۰۲۹: راز معشوق حدیثیست نهان داشتنی 366شمارهٔ ۱۰۳۰: ز دیده در دل دیوانه رفتی 367شمارهٔ ۱۰۳۱: زمن که مهر تو دارم به سینه روی چ ...368شمارهٔ ۱۰۳۲: ز من مپرس که از عاشقان زار کی 369شمارهٔ ۱۰۳۳: سالها گر بنویسم صفت مشتاقی 370شمارهٔ ۱۰۳۴: سیمین بدنی سرو قدی پس دهانی 371شمارهٔ ۱۰۳۵: شیرین لبی شکر دهنی سرو قامتی 372شمارهٔ ۱۰۳۶: صنما در خط سنبل مه تابان داری 373شمارهٔ ۱۰۳۷: طبیب عاشقان آمد بیا بگذار بیدردی 374شمارهٔ ۱۰۳۸: عاشقی و بی دلی بیدلبری 375شمارهٔ ۱۰۳۹: قطره قطره از دریا چو به ساحل آیی 376شمارهٔ ۱۰۴۰: کاش که سرو ناز ما از در ما در آم ...377شمارهٔ ۱۰۴۱: کدام سر که ندارد دماغ سودانی 378شمارهٔ ۱۰۴۲: گر از در به تیم برانی نو دانی 379شمارهٔ ۱۰۴۳: گر از شاخ دولت گلی چیدمی 380شمارهٔ ۱۰۴۴: اگر او یاد من دلخسته کردی 381شمارهٔ ۱۰۴۵: گر باد سوی خاک من آرد ز تو بویی 382شمارهٔ ۱۰۴۶: گر به پاکی خضر وقتی و روح القدسی 383شمارهٔ ۱۰۴۷: گر بردرت این اشک چو سیلاب گذشتی 384شمارهٔ ۱۰۴۸: گر بری دست به آئینه و در خود نگر ...385شمارهٔ ۱۰۴۹: گر به فردوسی از حریم وصل نگشانی ...386شمارهٔ ۱۰۵۰: گر به من یار شوی ور نشوی 387شمارهٔ ۱۰۵۱: گر تو دل ما سوختی از آتش دوری 388شمارهٔ ۱۰۵۲: گر زلف خود به فتنه و شوخی رها کن ...389شمارهٔ ۱۰۵۳: گر گم شوی از خود خبر بار بیایی 390شمارهٔ ۱۰۵۴: گر لذت خونریزی آن غمزه شناسی 391شمارهٔ ۱۰۵۵: گر همه وقتی همه دل خون نیی 392شمارهٔ ۱۰۵۶: گفتم ای سیم ذقن گفت کرا می گوئی 393شمارهٔ ۱۰۵۷: گل و رخسار تو دارند به هم یکرنگی 394شمارهٔ ۱۰۵۸: مبارک منزلی خوش سرزمینی 395شمارهٔ ۱۰۵۹: مپوشان روی خود ای شوخ خود رای 396شمارهٔ ۱۰۶۰: مرا در درد بی باری دریغا بار بای ...397شمارهٔ ۱۰۶۱: مرا زیبد به چوگان سر زلفت نظرباز ...398شمارهٔ ۱۰۶۲: من آن بهتر که باشم رند و عامی 399شمارهٔ ۱۰۶۳: من اوصاف حست ندانم کماهی 400شمارهٔ ۱۰۶۴: من کیستم که ورزم سودای چون تو با ...401شمارهٔ ۱۰۶۵: من کیم گفتی که گویم خاک نعلین من ...402شمارهٔ ۱۰۶۶: مویت از عنبر تر فرق ندارد مویی 403شمارهٔ ۱۰۶۷: ناوک غمزه چو هر سو به شتاب انداز ...404شمارهٔ ۱۰۶۸: ندارد دلم طاقت بی توی 405شمارهٔ ۱۰۶۹: ندانم کی به دام من در افتی 406شمارهٔ ۱۰۷۰: نشان خاک پای او اگر می یافتم جای ...407شمارهٔ ۱۰۷۱: نیست بهای جان بسی پیش تو چون کشد ...408شمارهٔ ۱۰۷۲: ورای آن چه سعادت بود که ناگاهی 409شمارهٔ ۱۰۷۳: وصال اوست بخت ما نبینم آن به بید ...410شمارهٔ ۱۰۷۴: هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی 411شمارهٔ ۱۰۷۵: هر لحظه به غمزه دل ریشم چه خراشی 412شمارهٔ ۱۰۷۶: هر لحظه بما از نو رسد تحفة دردی 413شمارهٔ ۱۰۷۷: هر لحظه غمزه ها به جفا نیز می کن ...414شمارهٔ ۱۰۷۸: ما رسی هیچ شب ای مه از وطن جانب ...415شمارهٔ ۱۰۷۹: یارب این درد دل و فرقت جانان تاک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ