کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا ساقی که بیخ غم به دور گل براندازیم
    می گلگون طلب داریم و گل در ساغر اندازیم
    سر رقص و سراندازی سرو و لاله را با هم
    سهی سروی به دست آریم و در پایش سراندازیم
    اگر از شوق جمال گل گرفته لاله جام مل
    او کله بر آسمان انداخت از آن برتر اندازیم
    به آواز رباب و نی بنوشیم آشکارا می
    به شهر آوازة رندی و می خواری در اندازیم
    مین دم باشد ای واعظ که تا قاضی خبر یابد
    کشیم او را ز محراب و نرا از منیر اندازیم
    به خاک پای خود چندان بده فرصت سر ما را
    که بر گیریمش از پایه به پای دیگر اندازیم
    کمال از موج غم چون نیست گرداب جهان خالی
    بیا تا بر لب دریای باد. لنگر اندازیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha