کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۶۹۹: بیا ساقی که بیخ غم به دور گل براندازیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا ساقی که بیخ غم به دور گل براندازیم می گلگون طلب داریم و گل در ساغر اندازیم سر رقص و سراندازی سرو و لاله را با هم سهی سروی به دست آریم و در پایش سراندازیم اگر از شوق جمال گل گرفته لاله جام مل او کله بر آسمان انداخت از آن برتر اندازیم به آواز رباب و نی بنوشیم آشکارا می به شهر آوازة رندی و می خواری در اندازیم مین دم باشد ای واعظ که تا قاضی خبر یابد کشیم او را ز محراب و نرا از منیر اندازیم به خاک پای خود چندان بده فرصت سر ما را که بر گیریمش از پایه به پای دیگر اندازیم کمال از موج غم چون نیست گرداب جهان خالی بیا تا بر لب دریای باد. لنگر اندازیم کمال الدین خجندی