کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رفت بار من و بگذاشت مرا با دل ریش
    آشنا ناشده بیگانه شد از عاشق خویش
    نوش ناکرده هنوز از می وصلش جا می
    خوردم از فرفت او بر دل ریش این همه نیش
    قاصدی کو که بیارد خبر از آمدنش
    تا فرستم بر او جان و دل رفته ز پیش
    اگر تکبر کند و تازه به من می رسدش
    ارزانکه او محتشم است و من مسکین درویش
    آن کمان گوشه ابرو چه بلائیست زهی
    که برآورد مرا راست چو تیر از همه کیش
    جای آنست کز اندیشه دوری تو باز
    سر بر آرد به جنون عقل من دور اندیش
    جمع بود از تو پراکنده دلیهای کمال
    باز رفتی و پراکنده نمک بر سر ریش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha