کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لاابالی را اگر سامان نباشد گو مباش
    بت پرستی را اگر ایمان نباشد گر مباش
    دیگری گر بر سر جان میکشد خود را رواست
    من بجانان زنده ام گر جان نباشد گو مباش
    کار وصل او اگر آسان برآید دولتی ست
    ورنه گر کار دگر آسان نباشد گو مباش
    چون نمیخواهم که باشم یکزمان بی درد او
    با چنین دردی گرم درمان نباشد گو میاش
    عاشقان را چون بدردی ذوق عالم حاصل است
    در جهان گر چشمه حیوان نباشد گو مباش
    اگر بظاهر دشمنی با ما و در دل دوستی
    من بدین راضی شدم گر آن نباشد گو مباش
    بر گدا و پادشا چون رنج و راحت بگذرد
    گر گدا را نعمت سلطان نباشد گو مباش
    گر کمال از عشق رویش بی سروسامان شده ست
    عاشقان را گر سر و سامان نباشد گو مباش
    بر سر میدان عشق این نفس کافر کیش را
    می کشم گر لایق قربان نباشد گو مباش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha