کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز غمزه های نو چندانکه ناز میبارد
    مرا ز هر مژه اشک نیاز می بارد
    سرشک ماز تو باران نو بهاران است
    که لحظه ای نستاده است و باز میبارد
    بریخت پیکر محمود و چشم او در خاک
    هنوز خون بفراق ایاز می بارد
    ز دوری به روی تو چشم بیدارم
    ستاره ها بشبان دراز می بارد
    ز خنده هاش که میریزدم نمک به جگر
    ملاحت از لب آن دلنواز میبارد
    چو دوری از رخ او بی صفائی ای صوفی
    گر از جبین تو نور نماز می بارد
    دلیل سوختگیهاست گریه های کمال
    که اشک شمع ز سوز و گداز می بارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha