کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر دل ز دسته زلف تو افغان کشیده بود
    عیش مکن به ناله که کژدم گزیده بود
    هر نیش غم که خورد دل خسته آن همه
    از غمزه نو دید که در خواب دیده بود
    عاشق ز چشم شوخ و چشم وفا نداشت
    بودش طمع بزلف تو آن هم بریده بود
    بر لب خطت نوشته یاقوت خوانده اند
    آن خال نقطه از قلم او چکیده بود
    گر باز بافت دانه خال نو مرغ جان
    مشمر عجب که مرغ نشاطم پریده بود
    دیدیم باز آن رخ زیبا علی الصباح
    امروز صبح ما چه مبارک دیده بود
    کرد آن نفس به جان سر و زر پیشکش کمال
    کآن شوخ را به دل شدگان دل کشیده بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha