کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گیرم که از تو بر من مسکین جفا رود
    سلطان توئی کی به تظلم کجا رود
    سوی تو چون سلام فرستم که باد را
    پیرامن درت نگذارند تا رود
    چندان دعای جان تو گونیمه کز ملال
    می خواسته بر زبان تو دشنام ما رود
    بفرست سوی گل سحری بوی پیرهن
    کز رشک آن چو غنچه بزیر قبا رود
    ای دل ز سیل خون که شد از چشم ما روان
    شادی مکن که بره تو هم این ماجرا رود
    چون زلف او بگوش نیاری حدیث مشک
    پیش تو گر حکایت آن خاک پارود
    رفت آنچه رفت ز آتش دل بر سر کمال
    من بعد از آب دیده برو تا چها رود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha