به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کمال الدین خجندی

کمال الدین خجندیغزل هاشمارهٔ ۶۲۰: من و دردت مرا دوا این بس

1550عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

من و دردت مرا دوا این بس
از توام شربت شفا این پس
ای که داری دوای درد دلم
آن ترا باش گو مرا این بس
ما به بی رحمی از تو خرسندیم
نظر رحمت از شما این بس
میکشی و نمی کنی آزاد
بنده را از تو خونبها این بس
سوختن جان من چه سود چو هیچ
نکند جان من ترا این بس
به همین قطع کن که راندی تیغ
گنه عشق را جزا این بس
بر درت جز کمال را مگذار
که بر آن استان گدا این بس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۱۹: گفتمش نام تو گفتا از مه تابان پرس 2شمارهٔ ۶۲۰: من و دردت مرا دوا این بس 3شمارهٔ ۶۲۱: آن غمزه چو از ریش دل آزرد سر نیش 4شمارهٔ ۶۲۲: آنکه ز بی گنه کشی نیست دمی ندامتش 5شمارهٔ ۶۲۳: آنکه می خوانند مردم مردم چشم منش 6شمارهٔ ۶۲۴: به خواب آن لعل میگون دیده ام دوش 7شمارهٔ ۶۲۵: به مطرب شبه چه خوش میگفت چنگش 8شمارهٔ ۶۲۶: چه گفت با تو شنیدی رباب و عود به ...9شمارهٔ ۶۲۷: دارد به سجده شبها به روی بر زمینی 10شمارهٔ ۶۲۸: دال زلف و الف قامت و بیم دهنش 11شمارهٔ ۶۲۹: دلا نسیم عنایت وزید حاضر باش 12شمارهٔ ۶۳۰: دل مسکین که می بینی ازینسان بی زر ...13شمارهٔ ۶۳۱: دل که دلداری ندارد دل نشاید خواند ...14شمارهٔ ۶۳۲: رفت بار من و بگذاشت مرا با دل ریش 15شمارهٔ ۶۳۳: رفتی ز برم عاقبت ای شوخ جفا کیش 16شمارهٔ ۶۳۴: زهی کشیده کمان ابروی تو تا بن گوش 17شمارهٔ ۶۳۵: سرو دیوانه شدست از هوسی بالایش 18شمارهٔ ۶۳۶: شوخی که کشد عاشق نزدیک من آریدش 19شمارهٔ ۶۳۷: کسی که دل طرف زلف یار میکشدش 20شمارهٔ ۶۳۸: گر زلف دراز فکنی از طرف بناگوش 21شمارهٔ ۶۳۹: گنه دیده گراینست که کردم نگهش 22شمارهٔ ۶۴۰: لاابالی را اگر سامان نباشد گو مبا ...23شمارهٔ ۶۴۱: لب میگزد چو چشم گشایم بدیدنش 24شمارهٔ ۶۴۲: ما به شادی جهانی نفروشیم 25شمارهٔ ۶۴۳: ما به فریاد آمدیم از ناله شبهای خ ...26شمارهٔ ۶۴۴: مرا بگفت کسان چون قلم مران از پیش 27شمارهٔ ۶۴۵: من باده بخورم چکنم گو حرام باش 28شمارهٔ ۶۴۶: می میرسد از باغ به خدمت برسیدش 29شمارهٔ ۶۴۷: نشان شیروان دارد سر زلف پریشانش 30شمارهٔ ۶۴۸: نیستم دسترسی آنکه ببوسم پایش 31شمارهٔ ۶۴۹: بار خرمن سوز ما گو روی گندمگون بپ ...32شمارهٔ ۶۵۰: به نینی که بر آن در بریم سجده خاص 33شمارهٔ ۶۵۱: کجا کنند به نیغ از تو عاشقان اعرا ...34شمارهٔ ۶۵۲: داریم ساقیا هوس عشرت و نشاط 35شمارهٔ ۶۵۳: کسی که دوست ندارد ز جان ندارد 36شمارهٔ ۶۵۴: دل چه کند سرو و تماشای باغ 37شمارهٔ ۶۵۵: کنار آب و لب جویبار و گوشه باغ 38شمارهٔ ۶۵۶: بار بنشست به مجلس بنشانید چراغ 39شمارهٔ ۶۵۷: ای خطت خوب و عبارت نازک و لبها لط ...40شمارهٔ ۶۵۸: در زورق حیات است جان رقیب خائف 41شمارهٔ ۶۵۹: زهی بدایت حسن رخنه نهایت لطف 42شمارهٔ ۶۶۰: به حسن خلق بستان دل ز عشاق 43شمارهٔ ۶۶۱: به مسجد هفته از تو کجا یک سجدة لا ...44شمارهٔ ۶۶۲: طبیب عشق به خون گو بساز شربت عاشق 45شمارهٔ ۶۶۳: هوای وصل تو دارد غریق بحر فراق 46شمارهٔ ۶۶۴: ز حسرت خاک شد این چشم غمناک 47شمارهٔ ۶۶۵: اگرچه دور بود از تو مه به صد فرسن ...48شمارهٔ ۶۶۶: نارگی می جنبدم در تن چو چنگ 49شمارهٔ ۶۶۷: ز رویم وقت کشتن می رود رنگ 50شمارهٔ ۶۶۸: ای رایت جمال تو نقش نگین دل 51شمارهٔ ۶۶۹: ای ورق گل بهشت از رخ نازکت خجل 52شمارهٔ ۶۷۰: به زلف و خال تو کردی خون خویش سبی ...53شمارهٔ ۶۷۱: بی تو مرا خواب و خیال وصال 54شمارهٔ ۶۷۲: پری به حسن و لطافت نداشت با همه ح ...55شمارهٔ ۶۷۳: زاهد شهرم ز رندی می کند هر دم سؤا ...56شمارهٔ ۶۷۴: مرو مایل به قد تست چه حاجت به دلی ...57شمارهٔ ۶۷۵: عشق حرفی ست که دال است بر آیات کم ...58شمارهٔ ۶۷۶: گر چشم شوخ نست به عاشق کشی مثل 59شمارهٔ ۶۷۷: لاف رندی مزن ای زاهد پاکیزه خصال 60شمارهٔ ۶۷۸: مرا سرگشته میدارد خیال زهد بی حاص ...61شمارهٔ ۶۷۹: مرا گویند عاشق گرد و بیدل 62شمارهٔ ۶۸۰: نیست جز درد سری زین دل غمگین حاصل 63شمارهٔ ۶۸۱: نیست کس را به حسن روی تو قیل 64شمارهٔ ۶۸۲: آن دهان را بدو لب قند مکرر گفتم 65شمارهٔ ۶۸۳: از لب او تاخیری بافتیم 66شمارهٔ ۶۸۴: از لب و زلف او نشان جستم و باز یا ...67شمارهٔ ۶۸۵: ای بخت بارینی که به باران رسانیم 68شمارهٔ ۶۸۶: ای زنگیان زلف ترا شاه چین غلام 69شمارهٔ ۶۸۷: با تو از دل نشانه یافته ام 70شمارهٔ ۶۸۸: باز در آن کو گذری بافتم 71شمارهٔ ۶۸۹: باز در عشق یکی دل به غلامی دادم 72شمارهٔ ۶۹۰: باز می بیخودی بروی تو خوردیم 73شمارهٔ ۶۹۱: بیوی خویش گردان زنده بازم 74شمارهٔ ۶۹۲: بحمدالله که دیگر بر روی دوستانه د ...75شمارهٔ ۶۹۳: به خالت نسبت مشک ختنا کردم خطا کر ...76شمارهٔ ۶۹۴: به درد تو جز ناله همدم ندارم 77شمارهٔ ۶۹۵: بر آمد جان ز شوق آن دهانم 78شمارهٔ ۶۹۶: بسی درد از غم عشقت کشیدم 79شمارهٔ ۶۹۷: بکش به ناز مرا ای به غمزه آفت مرد ...80شمارهٔ ۶۹۸: بگذار تا به گلشن روی تو بگذریم 81شمارهٔ ۶۹۹: بیا ساقی که بیخ غم به دور گل بران ...82شمارهٔ ۷۰۰: بی تو نفسی که زنده مانم 83شمارهٔ ۷۰۱: پیش رخ نو مه را حسنی چنان ندیدم 84شمارهٔ ۷۰۲: تا خانه دل جای نمنای تو کردیم 85شمارهٔ ۷۰۳: تا دست به زلف بار بردیم 86شمارهٔ ۷۰۴: ترا بر دیده من جاست گفتم 87شمارهٔ ۷۰۵: ترا چون چشم خود دیگر به مردم دید ...88شمارهٔ ۷۰۶: ترا در دل وفا باشد چه دانم 89شمارهٔ ۷۰۷: ترا شوخ اندک وفا گفته ایم 90شمارهٔ ۷۰۸: را که هست ز ساعد در آستین پرسیم 91شمارهٔ ۷۰۹: ترا گر بی وفا گفتم چه گفتم 92شمارهٔ ۷۱۰: جان دارم و دل دارم سر دارم و زر د ...93شمارهٔ ۷۱۱: چرا رنجید بار از من گناه خود نمی ...94شمارهٔ ۷۱۲: چون روز روشن است که ما رند و عاشق ...95شمارهٔ ۷۱۳: چه بودی گر شبی در خواب رفتی چشم ب ...96شمارهٔ ۷۱۴: چه خسته میکنی ای جان به غمزه خاطر ...97شمارهٔ ۷۱۵: چه خوش بود آن شبی کز در در آمد با ...98شمارهٔ ۷۱۶: چه خوشتر دولتی زینم که دایم با تو ...99شمارهٔ ۷۱۷: چه رنجم از تو گر کشتی به نازم 100شمارهٔ ۷۱۸: حقوق ناز و عتاب حبیب من دانم 101شمارهٔ ۷۱۹: خال ب نسته داغ جانم 102شمارهٔ ۷۲۰: خیال چشم و ابرویت شبی در خواب مید ...103شمارهٔ ۷۲۱: دارم آن سر که سر زلف نگاری گیرم 104شمارهٔ ۷۲۲: در دست در درونم درمان آن ندانم 105شمارهٔ ۷۲۳: درین زحمت که این نوبت من از ریش د ...106شمارهٔ ۷۲۴: دل برفت از دست ما تنها نه دل دلدا ...107شمارهٔ ۷۲۵: دل ز چشم او به نازی مست شد بی خوی ...108شمارهٔ ۷۲۶: دل گرفت از بتان به رویم 109شمارهٔ ۷۲۷: دل نیست بدستم بر دلیر چه فرستم 110شمارهٔ ۷۲۸: دوش آرزونی شکسته بودم 111شمارهٔ ۷۲۹: دوش با خود ترانه می گفتم 112شمارهٔ ۷۳۰: دوش بی روی تو روی از خون دل برداش ...113شمارهٔ ۷۳۱: رحمت آری و کنی چاره این درد نهانم 114شمارهٔ ۷۳۲: رخ بپوشید و جگره میسوزدم 115شمارهٔ ۷۳۳: رخت رشک قمر گفتیم گفتیم 116شمارهٔ ۷۳۴: رفت از دست من آن زیبانگاری چون کن ...117شمارهٔ ۷۳۵: روز عید است و من امروز بر آن در م ...118شمارهٔ ۷۳۶: روز نشاطست و عیش باده بیارید و جا ...119شمارهٔ ۷۳۷: روز وشب از غم عشق تودر اندیشه درم 120شمارهٔ ۷۳۸: رویت گل سیراب نگوئیم چه گوئیم 121شمارهٔ ۷۳۹: ز ابرویت به محراب نیازم 122شمارهٔ ۷۴۰: زیر لب قند مکرر سخنت را گفتم 123شمارهٔ ۷۴۱: ساقی بیار شیشه می تا به هم خوریم 124شمارهٔ ۷۴۲: سالها شد که در تک و پوییم 125شمارهٔ ۷۴۳: سحر خروش کنان بر درت گذر کردیم 126شمارهٔ ۷۴۴: سر بر در توأم بنگر سربلندیم 127شمارهٔ ۷۴۵: سر زلف تو کرد آخر به سودانی گرفتا ...128شمارهٔ ۷۴۶: سر که بر پای تو بنهادم از آن بردا ...129شمارهٔ ۷۴۷: شاه مرغانم سوی تخت سلیمان می پرم 130شمارهٔ ۷۴۸: شب که ز حسرت رخت چشم به ماه کرده ...131شمارهٔ ۷۴۹: شبی که بی رخ آن شمع مه جبین باشم 132شمارهٔ ۷۵۰: شوخ چشمیم کشد دل که کشد از نازم 133شمارهٔ ۷۵۱: صحبت عاشق و حبیب بهم 134شمارهٔ ۷۵۲: صحبت بار بهشتی ست پر از ناز و نعی ...135شمارهٔ ۷۵۳: صد جان ز لبت بوام گیرم 136شمارهٔ ۷۵۴: صفت زلف کجت راست نباید به قلم 137شمارهٔ ۷۵۵: عشق تو داغ بندگی باز کشیده بر دلم 138شمارهٔ ۷۵۶: عمریست کز دیار تو محروم مانده ایم 139شمارهٔ ۷۵۷: عمریست که از خلوته در میکده مسئور ...140شمارهٔ ۷۵۸: عید می آید و وقتست که در مه نگریم 141شمارهٔ ۷۵۹: غم دوست من مغتنم می شمارم 142شمارهٔ ۷۶۰: قدحی بیار ساقی که ز تویه شرمسارم 143شمارهٔ ۷۶۱: قراری کرده ام با شود که چون در پی ...144شمارهٔ ۷۶۲: گر به میخانه حریف می و شاهد باشم 145شمارهٔ ۷۶۳: گر بی تو یک دو دم من بیمار زیستم 146شمارهٔ ۷۶۴: گر تو سر خواهی ز من سر با تو ببار ...147شمارهٔ ۷۶۵: گر جان ز من دلشده خواهی بسپارم 148شمارهٔ ۷۶۶: گر خود هزار سنگ ملامت به سر خورم 149شمارهٔ ۷۶۷: گر دل طلبی از من جان هم به تو در ...150شمارهٔ ۷۶۸: گر دهد دستم کز آن عارض نقابش بر ک ...151شمارهٔ ۷۶۹: گر کام خود از لبت بگیرم 152شمارهٔ ۷۷۰: گر گذاری که با تو در نگویم 153شمارهٔ ۷۷۱: اگر من از عشق آن دو رخ میرم 154شمارهٔ ۷۷۲: گفت دلدارم که از هجران دلت خون می ...155شمارهٔ ۷۷۳: گفت بار از غیر ما پوشان نظر گفتم ...156شمارهٔ ۷۷۴: ما از نو سخنور جهانیم 157شمارهٔ ۷۷۵: ما از شراب و شاهد صد بار توبه کرد ...158شمارهٔ ۷۷۶: ما از لب تو کام ندیدیم و گذشتیم 159شمارهٔ ۷۷۷: ما با غم تو خرم و آسوده خاطربم 160شمارهٔ ۷۷۸: ما به سودای تو دامن ز جهان در چید ...161شمارهٔ ۷۷۹: ما چو قطع نظر از روی نکو نتوانیم 162شمارهٔ ۷۸۰: ما خانه دل جای تمنای تو کردیم 163شمارهٔ ۷۸۱: ما در حریم مجلس عشاق محرمیم 164شمارهٔ ۷۸۲: ما درین شهر به دام صنمی در بندیم 165شمارهٔ ۷۸۳: ما را سر آنست که در پای تو افتیم 166شمارهٔ ۷۸۴: ما رند و قلندر صفت و عاشق و مستیم 167شمارهٔ ۷۸۵: ما ز سگان درت بیشتر و کمتریم 168شمارهٔ ۷۸۶: ما لبت را نمک، شوان ملاحت خوانیم 169شمارهٔ ۷۸۷: مرا گویند باران کیست بار تو چرا گ ...170شمارهٔ ۷۸۸: مریض عشقم و درد تو دارم 171شمارهٔ ۷۸۹: من ازین خرقه آلوده که در بر دارم 172شمارهٔ ۷۹۰: من برین در بندهام تا زنده ام 173شمارهٔ ۷۹۱: من ترا مانده به هر بار کجا بار شو ...174شمارهٔ ۷۹۲: من ترک زهد کرده و رندی گزیده ام 175شمارهٔ ۷۹۳: من دل خسته به درد تو دوا یافته ام 176شمارهٔ ۷۹۴: من ز بویش بیخوده و دیوانه ام 177شمارهٔ ۷۹۵: من ز جانان به جان گریخته ام 178شمارهٔ ۷۹۶: من ز غمت خرم و به یاد تو شادم 179شمارهٔ ۷۹۷: من زمهرت هر سحر کز سوز دل دم میزن ...180شمارهٔ ۷۹۸: من طاقت دوری ز رخ یار ندارم 181شمارهٔ ۷۹۹: من که از وصل تو ای دوست جدا می با ...182شمارهٔ ۸۰۰: من و درد تو آنگه باد مرهم 183شمارهٔ ۸۰۱: من همچو گردم در رهت زآن رو طلبکار ...184شمارهٔ ۸۰۲: مهی نشست خیال رخت به خانه چشم 185شمارهٔ ۸۰۳: نام آن لب به خط سبز به جانی دیدم 186شمارهٔ ۸۰۴: نرود نقش خیال تو زمانی ز ضمیرم 187شمارهٔ ۸۰۵: نقد جان چیست که در دامن جانان ریز ...188شمارهٔ ۸۰۶: نیست جز غم بینو خوردن دیگرم 189شمارهٔ ۸۰۷: وصف دهن تنگ تو من هیچ نگویم 190شمارهٔ ۸۰۸: هر شبی تا به سحر دست دعا بگشایم 191شمارهٔ ۸۰۹: هر شبی خاک درت از گریه پر خون می ...192شمارهٔ ۸۱۰: هرگاه که به ناکامی دور از لب بار ...193شمارهٔ ۸۱۱: بار اشکم دید و شد بر من رحیم 194شمارهٔ ۸۱۲: یار من بار دگر می طلبد دانستم 195شمارهٔ ۸۱۳: بار هر چند به ناحق طلبه آزارم 196شمارهٔ ۸۱۴: یک شب نسیم زلفت از حلقه شنودم 197شمارهٔ ۸۱۵: آتش دوری دل ما بر نتابد بیش ازین 198شمارهٔ ۸۱۶: آمد درون دل غمت دیگر نمی آید برون 199شمارهٔ ۸۱۷: آمد لب تو باز بصد نازه در سخن 200شمارهٔ ۸۱۸: امروز بحمدالله فارغ شدم از دشمن 201شمارهٔ ۸۱۹: ای بدل نزدیک و دور از دیدن گریان ...202شمارهٔ ۸۲۰: ای خوش آن باد که از کوی تو آید بر ...203شمارهٔ ۸۲۱: ای عادت قدیمت دلهای ما شکستن 204شمارهٔ ۸۲۲: ای غمت آرام جان عاشقان 205شمارهٔ ۸۲۳: ای غمت فوت جان سوختگان 206شمارهٔ ۸۲۴: ای لبت چون شکر و نقل دهان نیز چنا ...207شمارهٔ ۸۲۵: ای نهاده بار هجران بر دل پر درد م ...208شمارهٔ ۸۲۶: با درد تو آرمید نتوان 209شمارهٔ ۸۲۷: بحر عشقت بحر بی پایاب گفتن میتوان 210شمارهٔ ۸۲۸: بدیده سوی تو حیف آیدم گذر کردن 211شمارهٔ ۸۲۹: برخ قدر گل و گلزار بشکن 212شمارهٔ ۸۳۰: بر درت بی آب شد اشکم ز بسیار آمدن 213شمارهٔ ۸۳۱: برگ گل خواندمش از لطف برنجید ز من 214شمارهٔ ۸۳۲: تا رفتی از برم شده ام زار و ناتوا ...215شمارهٔ ۸۳۳: ترک دل گفت آن دو چشم و دل ز تیر غ ...216شمارهٔ ۸۳۴: چشم اگر اینست و ابرو این و ناز و ...217شمارهٔ ۸۳۵: چو زلف یار ز خود لازم است ببریدن 218شمارهٔ ۸۳۶: چه خوش است از تو بوس بخوشی نیاز ک ...219شمارهٔ ۸۳۷: حدیث بار شیرین لب نگنجد در دهان م ...220شمارهٔ ۸۳۸: خاک پایت دوست دارد روی من 221شمارهٔ ۸۳۹: خبری بافتم از بار مپرسید ز من 222شمارهٔ ۸۴۰: خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان 223شمارهٔ ۸۴۱: خوشا در کوی دلبر آرمیدن 224شمارهٔ ۸۴۲: خوش است بر لب معشوق مست بوسیدن 225شمارهٔ ۸۴۳: خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ...226شمارهٔ ۸۴۴: داری لب و دهانی شیرین ولی چه شیری ...227شمارهٔ ۸۴۵: در سر زنجیر زلف او من بی عقل و دی ...228شمارهٔ ۸۴۶: دلا نحفه جان به جانان رسان 229شمارهٔ ۸۴۷: دل است جایش و با دیده فتاده به خو ...230شمارهٔ ۸۴۸: دلبر نازک دل من هر زمان رنجد ز من 231شمارهٔ ۸۴۹: دل که میرفت ز خود چون نرود باز چن ...232شمارهٔ ۸۵۰: دلم را صبر ممکن نیست از روی نکو ک ...233شمارهٔ ۸۵۱: دل من عاشق باریست که گفتن نتوان 234شمارهٔ ۸۵۲: دل نثار زلف جانان کرد جان خویشتن 235شمارهٔ ۸۵۳: دوستان مرحمتی بر دل بیچاره من 236شمارهٔ ۸۵۴: راز عشقت ز دل آمد به زبان 237شمارهٔ ۸۵۵: روی او از زلف دیدن می توان 238شمارهٔ ۸۵۶: زلف بر دوش آن پری در ماهتاب آمد ب ...239شمارهٔ ۸۵۷: زنشاط و عیش بادا لب تو همیشه خندا ...240شمارهٔ ۸۵۸: زیر پا دامن کشان زلف دوتای او ببی ...241شمارهٔ ۸۵۹: سرو می ماند به قد یار من 242شمارهٔ ۸۶۰: سوخت به داغ غم چنان دل که نماند ا ...243شمارهٔ ۸۶۱: سوخت جانم تا ز پا افتاد زلفت بر ذ ...244شمارهٔ ۸۶۲: سوختی ای مرهم جانها درون ریش من 245شمارهٔ ۸۶۳: شبی خواهم چو شمعش لب گزیدن 246شمارهٔ ۸۶۴: شبی نگذرد بر دوچشم اشک گلگون 247شمارهٔ ۸۶۵: شه لشکر کش ما برد از ما عقل و هوش ...248شمارهٔ ۸۶۶: طوطی ب نو دید و در افتاد در سخن 249شمارهٔ ۸۶۷: عاشق کیست دلم باز نخواهم گفتن 250شمارهٔ ۸۶۸: عاشقی چیست مقیم در جانان بودن 251شمارهٔ ۸۶۹: عشق حالیست که جبریل بر آن نیست ام ...252شمارهٔ ۸۷۰: قدمت آن با الف با سرو سیمین 253شمارهٔ ۸۷۱: کارم ز دست شد نظری کن بکار من 254شمارهٔ ۸۷۲: که خبر برد به بار از من مبتلای غم ...255شمارهٔ ۸۷۳: گر سرزنیغ نیزت دارد سر بریدن 256شمارهٔ ۸۷۴: گر شبی آن مه ز منزل بی نقاب آید ب ...257شمارهٔ ۸۷۵: گر قد همچو سروش در بر توان گرفتن 258شمارهٔ ۸۷۶: ما باز دل نهادیم بر جور دلستانان 259شمارهٔ ۸۷۷: مرا که خرقة ارزق به باده شد گلگون 260شمارهٔ ۸۷۸: من نخواهم دیده از رویت دگر برداشت ...261شمارهٔ ۸۷۹: من و محنت تو زهی راحت من 262شمارهٔ ۸۸۰: مه عیدت مبارک باد ای خورشید مهروی ...263شمارهٔ ۸۸۱: میزند بر آتش دل جوش می آب اینچنین 264شمارهٔ ۸۸۲: نخواهم بیش از این از خلق راز خویش ...265شمارهٔ ۸۸۳: نمی دهد دهنت کام ما از آن لب شیری ...266شمارهٔ ۸۸۴: توش کن خواجه على رغم صراحی شکنان 267شمارهٔ ۸۸۵: په جویست آن روان در فر شیرین 268شمارهٔ ۸۸۶: نیست بازی با رخ او عشق پنهان باخت ...269شمارهٔ ۸۸۷: هر دمی با دگری ناز مکن 270شمارهٔ ۸۸۸: آنکه رنگی نیست کس را از لب رنگین ...271شمارهٔ ۸۸۹: آه که خاک راه شد دیده من براه تو 272شمارهٔ ۸۹۰: اگر دشنام می گونی مرا گو 273شمارهٔ ۸۹۱: ای حریم کعبه دل کوی تو 274شمارهٔ ۸۹۲: ای دلاویزتر از رشته جان کا کل تو 275شمارهٔ ۸۹۳: ای دل حکایت غم خود با صبا بگو 276شمارهٔ ۸۹۴: ای دل غلام أو شدی ای من غلام تو 277شمارهٔ ۸۹۵: ای کاش رفتمی چو صبا در حریم تو 278شمارهٔ ۸۹۶: ای نور دیده را نگرانی بسوی تو 279شمارهٔ ۸۹۷: بی لب ساقی مرا می فرود در گلو 280شمارهٔ ۸۹۸: چاره کس نکند غمزه خونخواره تو 281شمارهٔ ۸۹۹: چو در جان کرد و دل جا غمزه تو 282شمارهٔ ۹۰۰: دل سوی او رفت جان هم گرو برو 283شمارهٔ ۹۰۱: دل ضعیف به یکباره ناتوان شد ازو 284شمارهٔ ۹۰۲: دو بوسم که گفتی اگر گویم آن کو 285شمارهٔ ۹۰۳: زهی زان قامت رعنای دلجو 286شمارهٔ ۹۰۴: سرخوش است ای پسر مرا باتو 287شمارهٔ ۹۰۵: غلام پیر خراباتم و طبیعت او 288شمارهٔ ۹۰۶: گر تیر کشی از طرف غمزة جادو 289شمارهٔ ۹۰۷: اگر مرا صد سر بود هر یک پر از سود ...290شمارهٔ ۹۰۸: گفت کئی تو من بنده تو 291شمارهٔ ۹۰۹: گفتمش ماه پر است آن چهره گفتا پر ...292شمارهٔ ۹۱۰: گفتم ملکی با بشری گفت که هردو 293شمارهٔ ۹۱۱: گفته از ما دلت بردار زنهار این مگ ...294شمارهٔ ۹۱۲: ما به کلی طمع وصل بریدیم از تو 295شمارهٔ ۹۱۳: نداند قدر حسنت کس به از تو 296شمارهٔ ۹۱۴: آن عارض و رخسار و جبین هست در سه ...297شمارهٔ ۹۱۵: از فرقت نو هر دم خون بارم از دو د ...298شمارهٔ ۹۱۶: اشک چو لعل ریزد آن لب مرا ز دیده 299شمارهٔ ۹۱۷: ای از حدیث زلف توام بر زبان گره 300شمارهٔ ۹۱۸: ای با لب شیرین سخنت تلخ فتاده 301شمارهٔ ۹۱۹: ای چو چشم خوش تو چشم کسی کم دیده 302شمارهٔ ۹۲۰: ای خط مشکبار تو پیچیده گرد ماه 303شمارهٔ ۹۲۱: ای دل ریش من از جور تو غمگین گونه 304شمارهٔ ۹۲۲: ای رخ و زلف سیاه تو شب تیره و ماه 305شمارهٔ ۹۲۳: ای روان گرد درت اشک روان پیوسته 306شمارهٔ ۹۲۴: ای شیشۂ دل ما در زیر پا شکسته 307شمارهٔ ۹۲۵: ای لب و گفتار تور شیرین همه 308شمارهٔ ۹۲۶: ای مردم در چشمم مثل رخت ندیده 309شمارهٔ ۹۲۷: ای منت جانفشان دیرینه 310شمارهٔ ۹۲۸: ای نبات قد سبزت شکرستان همه 311شمارهٔ ۹۲۹: به ابروان تو زاهد چو چشم وا کرده 312شمارهٔ ۹۳۰: با تو در دل نبایدم رخ ماه 313شمارهٔ ۹۳۱: باد آرد بر من بوی نو ناگه ناگه 314شمارهٔ ۹۳۲: برهگذار قد بار دیدم از ناگاه 315شمارهٔ ۹۳۳: بناز کشتن او بازم آرزوست چه چاره 316شمارهٔ ۹۳۴: بیروی او ز دیدۂ بینا چه فایده 317شمارهٔ ۹۳۵: بینم ابروی تو پیوسته مه نو گه گه 318شمارهٔ ۹۳۶: تا توانی دل مشتاق بدست آری به 319شمارهٔ ۹۳۷: چو چشم مست تو دیدم خمارم از دیده 320شمارهٔ ۹۳۸: چندین چه بلا و درد است این آه 321شمارهٔ ۹۳۹: خواهم که کنم بار دگر در تو نظاره 322شمارهٔ ۹۴۰: در پای تو تنها به سر ماست فتاده 323شمارهٔ ۹۴۱: دلم به زخم زبانها نگردد آزرده 324شمارهٔ ۹۴۲: دلم ترسد در آن زلف خمیده 325شمارهٔ ۹۴۳: روی خوب از من مشتاق نپوشانی به 326شمارهٔ ۹۴۴: زاد راه عاشقان اشک است و روی زرد ...327شمارهٔ ۹۴۵: زیر پا از زلف مشکین گه گهی میکن ن ...328شمارهٔ ۹۴۶: شبت خوش باد ای باد سحرگاه 329شمارهٔ ۹۴۷: کحل بصر نیست جز آن خاک راه 330شمارهٔ ۹۴۸: گر سر طلبی بر درت آریم به دیده 331شمارهٔ ۹۴۹: گفتم شکرست آن به دهان گفت ترا چه 332شمارهٔ ۹۵۰: ب بار برهم چرا زد ز پسته 333شمارهٔ ۹۵۱: ما جگر سوختگان داغ تو داریم همه 334شمارهٔ ۹۵۲: مرا که روی تو بینم چه حاجت است 335شمارهٔ ۹۵۳: هر نیر کز تو بر دل غم پرور آمده 336شمارهٔ ۹۵۴: هر نیر که بر جان ز تو از دور رسید ...337شمارهٔ ۹۵۵: ای بار نازنین مگر از فتنه زاده ای 338شمارهٔ ۹۵۶: باز خود را چو گل تازه بر آراسته ا ...339شمارهٔ ۹۵۷: تا برخسار مه از غالیه چوگان زده ا ...340شمارهٔ ۹۵۸: چرا جنییت شاهی بظلم تاخته ای 341شمارهٔ ۹۵۹: گر همه وقتی همه دلخون نه ای 342شمارهٔ ۹۶۰: لیست آن بگو با شکر خورده ای 343شمارهٔ ۹۶۱: آشوب جانی شوخ جهانی 344شمارهٔ ۹۶۲: آن شوخ دی براهی میرفت همچو شاهی 345شمارهٔ ۹۶۳: از در خویش مرا بر در غیری بری 346شمارهٔ ۹۶۴: اگر در کشتنم تأخیر کردی 347شمارهٔ ۹۶۵: اگر ز محنت دنیا خلاص می طلبی 348شمارهٔ ۹۶۶: ای آفتاب روی تو در اوج دلبری 349شمارهٔ ۹۶۷: ای آیت حسن از رخ خوب تو مثالی 350شمارهٔ ۹۶۸: ای از خط تو زنگ بر آئینه شاهی 351شمارهٔ ۹۶۹: ای بوده با تو ما را خویشی و آشنائ ...352شمارهٔ ۹۷۰: ای درد درون جان چه باشی 353شمارهٔ ۹۷۱: ای دل این بیچارگی و مستمندی تا یک ...354شمارهٔ ۹۷۲: ای دهان تو قند و لب همه می 355شمارهٔ ۹۷۳: ای رخت آیت حسن و دهنت لطف خدای 356شمارهٔ ۹۷۴: ای صبا برخاک کوی یار ما خوش میروی 357شمارهٔ ۹۷۵: ای صبا تاکی به زلف بار بازی می کن ...358شمارهٔ ۹۷۶: ای گل روی ترا چون من بهر سو بلبلی 359شمارهٔ ۹۷۷: این چه نبهاست وین چه شیرینی 360شمارهٔ ۹۷۸: ای ولوله عشق تو بره هر ر کویی 361شمارهٔ ۹۷۹: با تو ه را نمی رسد دعوی 362شمارهٔ ۹۸۰: باز به ناز کش مرا چیست که ناز می ...363شمارهٔ ۹۸۱: باز بگذشتی بر آن زلفه ای نسیم مشک ...364شمارهٔ ۹۸۲: باز دست از جانفشانان بر فشاندی 365شمارهٔ ۹۸۳: بازم از طلعت خود دیده منور کردی 366شمارهٔ ۹۸۴: با مسکنت و عجز و ضعیفی وفقیری 367شمارهٔ ۹۸۵: با من این بودت ز اول شرط باری 368شمارهٔ ۹۸۶: بچشم جان چو چراغی که در میان ز جا ...369شمارهٔ ۹۸۷: بجز نور و ضیاء و گرمی از آذر چه م ...370شمارهٔ ۹۸۸: بده ساقی شراب ارغوانی 371شمارهٔ ۹۸۹: بر سر راه طلب بافت گدانی گهری 372شمارهٔ ۹۹۰: بر گل به پای سرو چو رفتار می کنی 373شمارهٔ ۹۹۱: بر من بیدل اگر جور و ستم فرمودی 374شمارهٔ ۹۹۲: برویت بنگرم ناگه نرنجی 375شمارهٔ ۹۹۳: بکوی عشق باشی شیر مردی 376شمارهٔ ۹۹۴: به مجلسی که بمستان ز لب شراب دهی 377شمارهٔ ۹۹۵: به باران کهن یاری نکردی 378شمارهٔ ۹۹۶: تا خلوت دل خالی از اغیار نیابی 379شمارهٔ ۹۹۷: تا کی ای مونس دلم بیموجی غمگین کن ...380شمارهٔ ۹۹۸: تب چرا درد سر آورد بنازک بدمی 381شمارهٔ ۹۹۹: ترا چگونه توان گفت یوسف ثانی 382شمارهٔ ۱۰۰۰: ترا دیده هر بار دیدی چه بودی 383شمارهٔ ۱۰۰۱: ترکمن مه بود بترکی آی 384شمارهٔ ۱۰۰۲: تن در پی جان می رود ای بخت کجانی 385شمارهٔ ۱۰۰۳: تو چشم آنکه حق بینی نداری 386شمارهٔ ۱۰۰۴: نو درد نداری و رخ زرد نداری 387شمارهٔ ۱۰۰۵: تو سروی و گل خندان همانکه میدانی 388شمارهٔ ۱۰۰۶: چرا به تحفه دردم همیشه ننوازی 389شمارهٔ ۱۰۰۷: چرا هر دم از پیش ما میگریزی 390شمارهٔ ۱۰۰۸: چشم شوخ و دل سنگین بر سیمین داری 391شمارهٔ ۱۰۰۹: چو تو دشمن از دوست نشناختی 392شمارهٔ ۱۰۱۰: چو گل به لطف نو زد ان نازک اندام ...393شمارهٔ ۱۰۱۱: چه لطف است این که با من مینمائی 394شمارهٔ ۱۰۱۲: چه موجب است که هیچ التفات ما نکن ...395شمارهٔ ۱۰۱۳: حدیث خوشی هیچ با ما نگوئی 396شمارهٔ ۱۰۱۴: خرم آن دم که توأم مونس و همدم با ...397شمارهٔ ۱۰۱۵: خواهم بر تو بردن تن را که شد خیا ...398شمارهٔ ۱۰۱۶: خواهی که به هیچ غم نمیری 399شمارهٔ ۱۰۱۷: دارم ز ابروان تو چشم عنایتی 400شمارهٔ ۱۰۱۸: درین پستی گر آن مه را نیابی 401شمارهٔ ۱۰۱۹: درین ره هرچه جونی آن بیابی 402شمارهٔ ۱۰۲۰: دست ندارم از تو من گرچه زېایم اف ...403شمارهٔ ۱۰۲۱: دگر باره تیغ جفا بر کشیدی 404شمارهٔ ۱۰۲۲: دل رفت به باد دلپذیری 405شمارهٔ ۱۰۲۳: دل ز باران کهن برداشتی 406شمارهٔ ۱۰۲۴: دل شد ز عشق باری شیدا چنانکه دان ...407شمارهٔ ۱۰۲۵: دل شیشه ایست جای خیال تو ای پری 408شمارهٔ ۱۰۲۶: دل که سودای تو می پخت کبابش کردی 409شمارهٔ ۱۰۲۷: دل من به داغ جفا سوختی 410شمارهٔ ۱۰۲۸: دل می کنی جراحت و مرهم نمیدهی 411شمارهٔ ۱۰۲۹: راز معشوق حدیثیست نهان داشتنی 412شمارهٔ ۱۰۳۰: ز دیده در دل دیوانه رفتی 413شمارهٔ ۱۰۳۱: زمن که مهر تو دارم به سینه روی چ ...414شمارهٔ ۱۰۳۲: ز من مپرس که از عاشقان زار کی 415شمارهٔ ۱۰۳۳: سالها گر بنویسم صفت مشتاقی 416شمارهٔ ۱۰۳۴: سیمین بدنی سرو قدی پس دهانی 417شمارهٔ ۱۰۳۵: شیرین لبی شکر دهنی سرو قامتی 418شمارهٔ ۱۰۳۶: صنما در خط سنبل مه تابان داری 419شمارهٔ ۱۰۳۷: طبیب عاشقان آمد بیا بگذار بیدردی 420شمارهٔ ۱۰۳۸: عاشقی و بی دلی بیدلبری 421شمارهٔ ۱۰۳۹: قطره قطره از دریا چو به ساحل آیی 422شمارهٔ ۱۰۴۰: کاش که سرو ناز ما از در ما در آم ...423شمارهٔ ۱۰۴۱: کدام سر که ندارد دماغ سودانی 424شمارهٔ ۱۰۴۲: گر از در به تیم برانی نو دانی 425شمارهٔ ۱۰۴۳: گر از شاخ دولت گلی چیدمی 426شمارهٔ ۱۰۴۴: اگر او یاد من دلخسته کردی 427شمارهٔ ۱۰۴۵: گر باد سوی خاک من آرد ز تو بویی 428شمارهٔ ۱۰۴۶: گر به پاکی خضر وقتی و روح القدسی 429شمارهٔ ۱۰۴۷: گر بردرت این اشک چو سیلاب گذشتی 430شمارهٔ ۱۰۴۸: گر بری دست به آئینه و در خود نگر ...431شمارهٔ ۱۰۴۹: گر به فردوسی از حریم وصل نگشانی ...432شمارهٔ ۱۰۵۰: گر به من یار شوی ور نشوی 433شمارهٔ ۱۰۵۱: گر تو دل ما سوختی از آتش دوری 434شمارهٔ ۱۰۵۲: گر زلف خود به فتنه و شوخی رها کن ...435شمارهٔ ۱۰۵۳: گر گم شوی از خود خبر بار بیایی 436شمارهٔ ۱۰۵۴: گر لذت خونریزی آن غمزه شناسی 437شمارهٔ ۱۰۵۵: گر همه وقتی همه دل خون نیی 438شمارهٔ ۱۰۵۶: گفتم ای سیم ذقن گفت کرا می گوئی 439شمارهٔ ۱۰۵۷: گل و رخسار تو دارند به هم یکرنگی 440شمارهٔ ۱۰۵۸: مبارک منزلی خوش سرزمینی 441شمارهٔ ۱۰۵۹: مپوشان روی خود ای شوخ خود رای 442شمارهٔ ۱۰۶۰: مرا در درد بی باری دریغا بار بای ...443شمارهٔ ۱۰۶۱: مرا زیبد به چوگان سر زلفت نظرباز ...444شمارهٔ ۱۰۶۲: من آن بهتر که باشم رند و عامی 445شمارهٔ ۱۰۶۳: من اوصاف حست ندانم کماهی 446شمارهٔ ۱۰۶۴: من کیستم که ورزم سودای چون تو با ...447شمارهٔ ۱۰۶۵: من کیم گفتی که گویم خاک نعلین من ...448شمارهٔ ۱۰۶۶: مویت از عنبر تر فرق ندارد مویی 449شمارهٔ ۱۰۶۷: ناوک غمزه چو هر سو به شتاب انداز ...450شمارهٔ ۱۰۶۸: ندارد دلم طاقت بی توی 451شمارهٔ ۱۰۶۹: ندانم کی به دام من در افتی 452شمارهٔ ۱۰۷۰: نشان خاک پای او اگر می یافتم جای ...453شمارهٔ ۱۰۷۱: نیست بهای جان بسی پیش تو چون کشد ...454شمارهٔ ۱۰۷۲: ورای آن چه سعادت بود که ناگاهی 455شمارهٔ ۱۰۷۳: وصال اوست بخت ما نبینم آن به بید ...456شمارهٔ ۱۰۷۴: هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی 457شمارهٔ ۱۰۷۵: هر لحظه به غمزه دل ریشم چه خراشی 458شمارهٔ ۱۰۷۶: هر لحظه بما از نو رسد تحفة دردی 459شمارهٔ ۱۰۷۷: هر لحظه غمزه ها به جفا نیز می کن ...460شمارهٔ ۱۰۷۸: ما رسی هیچ شب ای مه از وطن جانب ...461شمارهٔ ۱۰۷۹: یارب این درد دل و فرقت جانان تاک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ