کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنکه می خوانند مردم مردم چشم منش
    چشم من روشن به روی اوست گفتم روشنش
    بر دل عاشق ز یک یک شیوه های چشم او
    شیوه خوشتر نمی آید ز عاشق کشتنش
    آهوان را از دویدن شد جگر خون و هنوز
    در می یابند مکر و غمزة صید افکنش
    پیرهن در بر نگیرد آن بدن جز با خیال
    در می یابند مکر و غمزة صید افکنش
    زلف را گفتم ببر نشنید بر عاشق چه جرم
    گر رود سرها به باد از هر طرف بر گردنش
    دامن زلفش گرفتم وقت قتل آن غمزه گفت
    خونبهای خود گرفتی چون گرفتی دامنش
    عکس شمشیرت پس از کشتن گر افتد برکمال
    جان زه اول تیزتر آید به سر وقت تنش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha