کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی به می بر افروز امشب چراغ مجلس
    خلوت بساز خالی از زاهد موسوس
    زاهد ز دیده تر منبر نشین و خشکی
    پیوسته هر دو با هم گویند رطب و با بس
    بار رهست دفتر دستار نیز بر سر
    ما را سبق شد اینها از مفتی و مدرس
    تا خشک و تر نسوزی منشین به دلفروزان
    پروانه سوخت آنگه با شمع شد مجالس
    تا خولیای وصلش افتاده در سر ما
    همچون خیال گنج است اندر دماغ مفلس
    زلفی چو شست داری باری بگیر عقدش
    تا دل بری به انگشت از دست صد مهندس
    چون گوش خود دهانت کردی کمال پر در
    این گفته گر شنیدی سلطان ابوالفوارس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha