کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۴۸۸: گر دل ز دسته زلف تو افغان کشیده بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر دل ز دسته زلف تو افغان کشیده بود عیش مکن به ناله که کژدم گزیده بود هر نیش غم که خورد دل خسته آن همه از غمزه نو دید که در خواب دیده بود عاشق ز چشم شوخ و چشم وفا نداشت بودش طمع بزلف تو آن هم بریده بود بر لب خطت نوشته یاقوت خوانده اند آن خال نقطه از قلم او چکیده بود گر باز بافت دانه خال نو مرغ جان مشمر عجب که مرغ نشاطم پریده بود دیدیم باز آن رخ زیبا علی الصباح امروز صبح ما چه مبارک دیده بود کرد آن نفس به جان سر و زر پیشکش کمال کآن شوخ را به دل شدگان دل کشیده بود کمال الدین خجندی