کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل در طلیت روی به صحرای غم آورد
    جان بیدهنت رخت بکوی عدم آورد
    ما را هوس زلف تو در کوی نو انداخت
    حاجی ز پی حلقه قدم در حرم آورد
    محروم مران از در خویشم که گدا را
    امید عطا بر در اهل کرم آورد
    روزی که بسر وقت من آنی همه گویند
    شاهیست که در کوی گدائی قدم آورد
    فریاد من از غمزه شوخ تو که در دهر
    آئین جفا کاری و رسم ستم آورد
    باد این سر سودا زده خاک ره آن باد
    کز کوی نو جان در تن ما دم بدم آورد
    نقش دل و دین شست کمال از ورق جان
    تا وصف خط و خال بتان در قلم آورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha