کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش باد سحری زلف تو می افشانید
    جان بدر میشد از آن حلقه که می جنبانید
    بافت بوی تو و چون زلف تو گردیده بسر
    آنکه در مجلس ما مجمره می گردانید
    وعظ در مجلسیان هیچ نمی کرد اثر
    درد مند نو زد آمی همه را گریانید
    آنهب افسون کنان پرسش دلها فرمود
    ب انی بر سوختگیها نمکی افشانید
    دودها از خط و خال تو ز هر سه برخاست
    پرتو روی تو نا باز کرا سوزانید
    بوی خون می دمد از خاک شهیدان غمت
    این نه خونیست که با خاک توان پوشانید
    غمزه تا چند کنی رنجه به آزار کمال
    که بصد تیغ نخواهد ز تو دل رنجانید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha