کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان را به غیر وصلت خوشدل نمی توان کرد
    وز دل نشان مهر زابل نمی توان کرد
    در دل بگشت ما را زینسان قضای مبرم
    آری فضای مبرم باطل نمی توان کرد
    بر گیر بند و زنجیر از دست و پای مجنون
    کورا به هیچ بنده عاقل نمی توان کرد
    بسیار سعی کردم کاری نشد میسر
    بدبخت را بکوشش مقبل نمی توان کرد
    خاک درت ببوسم چون باد باز گردم
    کآنجا ز بی غوغا منزل نمی توان کرد
    خاک در تو بارب کان خود چه کیمیائیست
    کانرا به هیچ وجهی حاصل نمی توان کرد
    گفتی کمال پیدل صبر است چاره تو
    ای جان من صبوری بیدل نمی توان کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha