کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه کم شود ز تو ای مه که برمنت گذر افتد
    که با بروزنم از رویت آفتاب در افتد
    شبی که بر سر کویت کنیم اشک فشانی
    نظاره کن که ثریا به منزل قمر افتد
    دلم حدیث میانت بی شنید و هنوزش
    نه ممکن است به این نکته دقیق در افتد
    بدل بگوی که رحمی بکن به حال ضعیفان
    وگر نه سنگ بدگان آبگینه گر افتد
    تو تیغ بر کش و ناوک بدست غمزه رها کن
    که این خدنگ ازو بر نشانه کارگر افتد
    من از لیت نتوانم که جانه برم به سلامت
    بمیرد آخر کار آن مگس که در شکر افتد
    همه خیال تو بندد کمال خسته به محمل
    چو سوی منزل خاکش عزیمت سفر افتد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha