کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد
    هم درد تو خوشتر که علاج دل ما کرد
    عشاق قلندر صفت از عشق نمیرند
    آنکس که بمیرد همه گویند خطا کرد
    با پیر من از عشق بکی گفت بپرهیز
    زد کفش برو از غضبه و رو بعصا کرد
    داد از سر کین زلف تو سرها همه بر باد
    بازش بسر خویش ندانم که رها کرد
    خشنودم از آن غمزه دلجو که ز شوخی
    هر وعده که کردی به جفا جمله وفا کرد
    گر داشت غباری ز خط آئینه رویت
    گیرد به کنارش چو توجه به صفا کرد
    چون دید کمال آن خط ورځ فاتحه بر خواند
    شب بود فریب سحری بر تو دعا کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha