کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیش از آندم که می و میکده در عالم بود
    جان من با لب خندان قدح همدم بود
    بوی خون کز دهنم میدمد امروزی نیست
    زانکه این رایحه در آب و گل آدم بود
    لب جانبخش تو در خنده مرا دل میداد
    ورنه جان و دل از آن زلف سیه درهم بود
    گلی شرم رخت آن روز همی کرد عرق
    که به پیراهن صحرای جهان شبنم بود
    عقل مدهوش من آندم به خرابات ازل
    گاهی از لعل تو دلتنگ و گهی خرم بود
    هر جراحت که همی کرد غمت بر دل ریش
    زخم شمشیر جفاهای تواش مرهم بود
    زاهد خام چه داند که چه می گفت کمال
    کو، نه در پرده دلسوختگان محرم بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha