کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مشنو که مرا به ز تو بار دگری هست
    مسموع نباشد که ز جان دوست تری هست
    راز دهنت باز نمود آن لب شیرین
    که پنجاه سخنی نیست که آنجا شکری هست
    گفتی بزنم بر جگرت تیر جفائی
    از تیر نترسم که مرا هم جگری هست
    حال دلم از ناوک آن غمزه بپرسید
    او را همه وقتی چو از اینجا گذری هست
    چون زان نو شد سر طلب آن مکن از ما
    تا خلق ندانند که بامات سری هست
    منع نظر از زلف و رخت نیست به توجیه
    هرجا که بود دور تسلسل نظری هست
    تا چند کمال این همه اندوه تو زان زلف
    شب گرچه دراز است به او هم سحری هست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha