کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مه لاف حسن زد به نو زا رخ بر او گرفت
    خط جانب رخ نو گرفت و نکو گرفت
    بوی تو چون شنیدن گل عندلیب مست
    چندان کشید ناله که آواز او گرفت
    از بوس پایه سرو بهم پوست باز کرد
    در هر گه که پای بوس توأم آرزو گرفت
    زاهد به صحبت نو پر رندان درد نوش
    آن روز بار یافت که بر سر سبو گرفت
    شوق لبت به میکده اش برد موکشان
    پیری که از مرید همه ساله مو گرفت
    گلگون سوار بر ره عشق نو خیل اشک
    در ریختند و روی زمین را فرو گرفت
    ضایع مکن که حرف بود در بصر کمال
    چشم تو سرمه ای که از آن خاک گو گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha