کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن به ز بتان گوی لطافت به ذقن
    لبهاش دل پسته خندان به دهن برد
    برد آن روز که شطرنج جفا گستری آموخت
    در اول بازی رخ خوبش دل من برد
    می کرد حکایت در از آن لطف بناگوش
    هر جا صنمی گوش سوی در عدن برد
    در حسرت فلا تو ز بس گریه مرا آب
    بر داشت چو خاشاک موی سر و چمن برد
    دل بود به جان آمده در تن ز غریبی
    در زلف تو بارش کشش حب وطن برد
    پستاند رقیبم سر زلفت ز کف و رفت
    نوشد مثل کهنه که خر رفت و رسن برد
    آن دل که نبردند کمال او نر به صد سال
    آن دل که غمزه به یک چشم زدن برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha