کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنکه هرگز سوی من چشم رضائی نگشاد
    یارب از چشم بد خلق گزندش مرساد
    مرحبانی طعم بود ازو در همه عمر
    سعی بسیار نمودم ولی دست نداد
    سالها رفت که خالی نیم از یاد کسی
    که نباید همه عمرش ز من دلشده باد
    آید آن روز که خواهد لب شیرین ای دل
    عذر آن داغ که بر سینه فرهاد نهاد
    من ز دست غم او گر چه فتادم از پای
    هیچ کاری به جهان خوشتر ازینم نفتاد
    دل هلال تن خود خواست غمش آمد و گفت
    مخور این غم که منت زود رسانم بمراد
    دوش میگفت فراق رخ جانان به کمال
    که هنوزت رمقی هست ز جان شرمت باد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha