کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنرا که بر زبان صفت روی او رود
    در هر سخن ز خود رود اما نکر رود
    تا عود جان نسوخت به چشمم وطن نساخت
    آری پری به خانه مردم بر رود
    مرگ خیال عارض او بگذرد به چشم
    آن لحظه آب دولت عاشق بجو رود
    منشین چو خال بر لب شیرینش ای مگس
    نرسم ز لطف پای تو آنجا فرو رود
    عمری بیاد رفته همان به که بی لبش
    همچون حباب در برجام و سبو رود
    کحل الجواهر از نظر افتد مرا چو اشک
    در چشم درفشان اگر آن خاک کر رود
    سیل سرشک برد بکویت کمال را
    هر جا رود گدای تو با آبرو رود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha